مهم ترین انگیزه برای کار شایسته محبت خدا و اولیاء خداست محبت الهی است که در برابر همه گناهان و جاذبه َهای منحرف کننده به انسان استقامت و پایداری می دهد.
خشمگین صدایت را بلند کرده ای، نه کنترلی بر رفتارت داری و نه بر کلماتی که بر زبان جاری می کنی... و چقدر غافلی از این لحظات که شیطان بر همه جسم و جانت غالب شده و کنترل همه وجودت را در دستانش گرفته است!
«انبار مسلک» ها کسانی اند که می دوند تا داشته باشند بعد تلاش بیشتر تا بهتر و گرانترش را صاحب شوند و بعد دنبال این هستند که تعداد آن را افزایش دهند. نکته مهم در این افراد، انباشته سازی بی مصرف است.
در زیارت حضرت صاحب علیه السلام می خوانیم که امام مهدی علیه السلام تنها راه الهی نجات هستند؛ پس چرا بزرگان از آموزه های اسلامی این مسأله را به دست آورده اند که به تعداد خلایق راه به سوی خداوند وجود دارد؟ اگر متوجه شویم که منظور از این طرق راه های فرعی منتخب هر مخلوق با توجه به ظرفیت خود است و منظور از تنها راه نجات شاهراه و راه اصلی هدایت است، مشکل برطرف خواهد شد.
هر چند انسان نباید با دست خویش، خود را به اشغال دشمن حتمی(شیطان) درآورد؛ اما این جای امیدواری هست که خداوند متعال از تمام انسانها به «عبادی: بندگان من» یاد کرده است و تلویحاً به شیطان فهمانده است که اینها که تو تهدید به گمراه ساختنشان می کنی بندگان من هستند و من مدافع آنان ام.
این کسی که از مجلس عزا بیرون می رود غیر از آنی است که دقایقی پیش وارد شد او گنهکاری بود بی توبه و این انسان پاکی است که توبه اش را خدا پذیرفته است و این سر آرامشی است که در عزاداری و اشک بر سید و سالار شهیدان علیه السلام نصیب عزاداران و گریه کنان می شود و گرنه داغ مصیبت او هیچگاه سرد شدنی نیست.
چه بسیار جوانانی که سرزنش و ملامت آنها را بی ایمان کرده است. زیرا سرزنش و عتاب و توبیخ تیشه ای است که ریشه رابطه انسان با ارزش ها و عقایدش و نیز رابطه انسان ها با یکدیگر را قطع می کند.