
اگر به راستى اسلام نقش زن را محدود میکند و او را براى رهبرى مناسب نمیداند، پس چگونه است که خداوند در قرآن، به معرفى زنى میپردازد که فرمانروایى سرزمینى را به عهده دارد و طایر اندیشهاش در مدیریت و برخورد با مسائل، از مردان، بلند پروازتر است؟
علما و اندیشمندان جهان اسلام با توجه به وسعت مفهومی و مصداقی مساله شفاعت ،تقسیم بندیهای متفاوتی را نسبت به این موضوع ارائه نموده اند. از جمله می توان به تقسیم بندی موضوعی شفاعت تکوینی و شفاعت تشریعی اشاره کرد. شفاعت تشریعی نیز با توجه به ادبیات کلام وحی به شفاعت رهبری،وشفاعت تفضلی یا شفاعت مغفرت، تقسیم گردیده که هر یک از این تقسیمات گویای کارکردی خاص در مساله شفاعت است .
اختیار ملائک از طریق آیات و روایات قابل اثبات است؛ ما ملائکه را موجوداتی بیرون از حس و دارای وجود و شعور و اراده مستقل میدانیم که عقل محضاند(هیچ گونه تعلّقی به مادیّات ندارند)، لذا از امیال نفسانی تهی هستند و هیچ گاه عصیان خدا نمیکنند، ولی با این حال دارای ایمان بوده، اعمال و رفتارشان از سر شعور و اراده تحقق مییابد.