
دیروز کلاس درسم که تموم شد یکی از دانشجوها آمد و گفت: من اصلا با جمله توکل برخدا موافق نیستم، سوالی که برای من ایجاد شده این است که در اطراف من دخترها و پسرهایی هستند که صادق و پاکند اما خیلی از آنها به سنین بالای 27 سال رسیده اند و هنوز مجردند!! آیا حق آنها نبود که خوشبخت زندگی کنند؟!!
یکی از عوامل مجد و عظمت اسلام و شکوفاییِ مجدّد تمدن بزرگ اسلامی، وحدت، همبستگی و انسجام همه نیروها و مذاهب اسلامی در سایه عمل به قرآن کریم و بازگشت به تعالیم عالیه قرآن است.
تلاش دکارت در جهت دست یافتن به بنیانی متقن برای علوم به خصوص الاهیات و متافیزیک، در واکنش به موج شک گرایی (مذهب شک) که اروپای آن روز را فراگرفته بود، تلاشی در خور تحسین و ستایش است، امّا به قطعیت و خطاناپذیری روشی که دکارت در پیش گرفته بود، نقدهایی جدی وارد است و به دلایل مختلف می توان ثابت کرد که روش ریاضی دکارت با عنوان «ریاضیات عام» بر خلاف مدعیات خودش روشی قطعی و یقینی نبوده و بطلان آن حتی در زمان حیاتش برای بسیاری از معاصران روشن و بدیهی بوده است.
یکی از آفتهای بزرگ و ویرانگری که در تاریخ اسلام بروز کرد و در دورههایی شیوع و رواج بسیار داشته، جَعْل و وضع حدیث است. ساختن حدیث و انتساب آن به پیشوایان دینی به انگیزههای سیاسی، مذهبی و... از دوران حکومت بنیامیه، نضج گرفت و در دوران بنیعباس دوام یافت.
جعل و وضع، گاه برای پیراستن شخصیتهای منفور و آلوده حاکم اموی و عباسی صورت میپذیرفت و گاه برای تخریب و ضربه زدن به شخصیتهای برجسته.
فقیه متتبّع و زبردست شیخ محمد حسن نجفی (رضوان الله علیه) معروف به صاحب جواهر (متوفی در سال 1266 ق) در اثر گرانسنگ خود می فرماید:
«... لولا عموم الولایة لبقی کثیر من الامور المتعلّقه بشیعتهم معطلة. فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کانّه ما ذاق من طعم الفقه شیئاً و لا فهم من لحن قولهم و رموزهم امرا و لا تأمل المراد من قولهم انی جعلته علیکم حاکماً و قاضیاً و حجة و خلیفة و نحوذلک مما یظهر اراده نظم زمان الغیبة لشیعتهم فی کثیر من الامور الراجعة الیهم...»[1]