انسان باید ولی امر داشته باشد، کسی که فرستاده خداست و بتواند او را حاکم خود قرار دهد. نجات و سعادت انسان در پرتو حاکمیت حق امکان پذیر است و سرّ این مطلب آن است که انسان موجودی است که باید متوجه یک مبدأ و تکلیف باشد.
ابوحنیفه دینوری، احمد بن داود بن ونند معروف به ابوحنیفه دینوری، زادگاه وی دینور در کرمانشاه در دوران سامانیان است. تحصیلات خود را در اصفهان، کوفه و بصره به پایان رساند.
باور مهدوی و فرهنگ انتظار در طول تاریخ با اندیشه ها و برداشت های نادرست بسیاری در آمیخته شده است، اندیشه ها و برداشت هایی که به تدریج تبدیل به آسیب ها و آفت های جدی برای اساس و بنیاد اعتقاد به ظهور منجی در فرهنگ شیعه شده اند.
در دلائل نقلی رجعت آیاتی مطرح است که تعداد آتها خیلی زیاد است و نیاز به تفسیر و شرح دارند که از حوصله بحث خارج است. علمای کلام معمولاً حدود 13، 14 آیه را در بحث رجعت به عنوان دلائل اثبات رجعت آورده اند ، که به دو آیه از آنها اشاره می شود.
یکی از مهمترین آرمان های یک شیعه حقیقی رسیدن به درجه اعلای قرب به حضرت حق و به تبع آن حضرت مهدی عج صراط مستقیمی هست که خدای متعال برای همه ما خلق کرد و آن وجود با برکت حضرات معصومین علیهم السلام در عصر غیبت امام زمان(عج) می باشد و بهترین راه برای درک این صراط مستقیم پیام های آنحضرت برای شیعیان خواهد بود.
همه امّت اسلام بر وجوب و لزوم امامت بعد از پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه وآله اتفاق نظر دارند. این مطلب از سخنان بسیارى از دانشمندان شیعه و سنّى ظاهر بوده؛ بلکه به آن تصریح کرده اند.
برای تقویت باورهای دینی شیعی، باید از جهت علمی این باورها را مستدل کرده و ساحت اعتقادات را از مسائل خرافاتی مبرا ساخته و برای کلیه شبهات عقیدتی احتمالی پاسخ مناسب تهیه کرد. در عرصه عملی نیز باید انجام عبادات شرعی و تهذیب نفس از اهمیت خاص برخوردار باشند؛ زیرا کردار پاک ایمان را تقویت می کند همانطور که کردار بد و ناپاک انسان را سست ایمان می کند.
اهل سنت در حوزه شخصیت شناسی به طور مکرر فضایل اهل بیت علیهم السلام را بیان کرده و کتاب های متعددی را در این زمینه سامان داده اند؛ به گونه ای که به جرأت می توان گفت که در فضایل هیچ گروهی، حتی خلفای سه گانه و ائمه چهارگانه اهل سنت نیز، این میزان کتاب به سامان نرسیده است.
از آثار برجای مانده اهل سنت، بی توجهی به خلافت شش ماهه امام مجتبی علیه السّلام است که نه آن را از عهد خلفای راشدین می شناسند و نه از دوره ملوکی محسوب می کنند. در اصل آنها این خلافت را چندان به رسمیت نمی شناسند. این وضعیت در حالی است که باقی مانده مهاجر و انصاری که در کوفه بودند، به ضمیمه مردم عراق و نواحی شرق اسلام، تابعیت از وی را به عنوان خلیفه مسلمین پذیرفتند.