|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات
شیطان

هر چند انسان نباید با دست خویش، خود را به اشغال دشمن حتمی(شیطان) درآورد؛ اما این جای امیدواری هست که خداوند متعال از تمام انسانها به «عبادی: بندگان من» یاد کرده است و تلویحاً به شیطان فهمانده است که اینها که تو تهدید به گمراه ساختنشان می کنی بندگان من هستند و من مدافع آنان ام.


این نوشتار به معارفی از خطبه ششم و هفتم امیرمۆمنان علیه السلام در کتاب شریف نهج البلاغه می پردازد و آن تصریح به مظلومیت علی (علیه السلام) از زبان خود حضرت است.

برخی بر این باورند که امام علی (علیه السلام) در فضای سیاسی پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تعاملی دوستانه با خلفای وقت داشته است و هیچ مشکلی بین او و آنها نبوده است. این را هم اضافه می کنند که چون رسول خدا صلی الله علیه و آله جانشینی برای خود معین نکرد، بنابراین حقی هم برای علی علیه السلام درباره خلافت وجود نداشت؛ پس با روی کار آمدن خلیفه اول و میدان ندادن به امیرمۆمنان علیه السلام، حقی از آن حضرت پایمان نشده است. 

عده ای از این همین مدعیان، عدم تصریح امام علیه السلام به ضایع شدن حقی از ایشان در ماجرای خلافت را دلیل مهمی بر ادعایشان می گیرند و حال آنکه این تصریح وجود دارد و امام علیه السلام از اینکه بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله دیگران مسند دار خلافت شدند و او را از حقش باز داشتند شکوه می کند؛ حقی که در غدیر خم، رسمی و عمومی بانگ آن بی واسطه و با واسطه به گوش همگان رسید:

اگر انسان به هشدارهای الهی مبنی بر پرهیز از پیروی شیطان، اعم از جنی و انسی توجه نکند؛ آن را جدی نگیرد و با تبعیت از شیطان و ارتکاب مکرر گناه، کم کم شیفته شیرینی ظاهری آن شود؛ از اینجا به بعد ترک آن برایش مشکل می شود؛ دلیل آنهم تسلط شیطان بر جان و جوارح اوست؛ مِلکی که این شخص با اختیار خودش فرمانروایی آن را به دست شیطان سپرد؛ او شد امیر و این کارگزار.

وَ اللَّهِ مَا زِلْت مَدْفوعاً عَنْ حَقِّی مسْتَأْثَراً عَلَیَّ منْذ قَبَضَ اللَّه نَبِیَّه صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ حَتَّى یَوْمِ النَّاسِ هَذَا[1] : به خدا سوگند از لحظه ای که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رفت پیوسته مرا از حقم بازداشتند و دیگری را بر من ترجیح دادند.

کاری که شیطان با پیروانش می کند

اگر انسان به هشدارهای الهی مبنی بر پرهیز از پیروی شیطان، اعم از جنی و انسی توجه نکند؛ آن را جدی نگیرد و با تبعیت از شیطان و ارتکاب مکرر گناه، کم کم شیفته شیرینی ظاهری آن شود؛ از اینجا به بعد ترک آن برایش مشکل می شود؛ دلیل آنهم تسلط شیطان بر جان و جوارح اوست؛ مِلکی که این شخص با اختیار خودش فرمانروایی آن را به دست شیطان سپرد؛ او شد امیر و این کارگزار.

امیرمۆمنان علیه السلام در توصیف این گروه و تحلیل کاری که شیطان با آنها می کند فرمود: اتَّخَذوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً : شیطان را معیار کار خود قرار داده اند. او نیز در دلهای آنها تخم ریزی کرد، جوجه آورد، حرکت کرد و در دامنشان پرورش یافت.

یعنی ابتدا این انسان است که با دل دادن به شیطان او را به درون قلب خود راه می دهد. او که وارد شد به سرعت وسایل اقامت طولانی و تصاحب آن را فراهم می کند. (فباض و فرّخ فى صدورهم) او در درون سینه هاى آنها تخمگذارى کرده، سپس آن را مبدّل به جوجه می سازد.

در این تشبیه جالب امام (علیه السلام)، دلهای شیطان صفتان را آشیانه «ابلیس» و محل تخمگذارى او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «این جوجه هاى شیطانى در دلهاى آنها حرکت کرده، پرورش می یابند (و دبّ و درج فی حجورهم).

این تعبیر ممکن است اشاره به این حقیقت باشد که پرورش افکار و خوهاى شیطانى، در انسان معمولا به صورت ناگهانى نیست، بلکه به طور تدریجى صورت مى گیرد.

آنگاه می فرماید:  فَنَظَرَ بِأَعْینِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِم

کارشان به جایى می رسد که شیطان با چشم آنها نگاه می کند و با زبانشان سخن می گوید.

یعنى سرانجام شیطانی که خود به او راه داده و به او اجازه تکثیر و پرورش دادند قدرتمند شده در تمام اعضاى آنها نفوذ مى کند به طورى که ایشان در ظاهر شبیه انسان اند؛ امّا باطنشان شیطانى است؛ چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان شیطان است.

 امام (علیه السلام)، دلهای شیطان صفتان را آشیانه «ابلیس» و محل تخمگذارى او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «این جوجه هاى شیطانى در دلهاى آنها حرکت کرده، پرورش می یابند (و دبّ و درج فی حجورهم).

اینجاست که فرد می گوید: «می خواهم گناه نکنم؛ اما نمی شود و یا نمی توانم.» قرآن کریم از این مرحله به افسارزنی شیطان یاد می کند[2]؛ یعنی گناهان متراکم سبب شده که افسار انسان گنهکار به دست شیطان بیفتد و او بکشد و ببرد هر جا که خاطرخواه اوست. و چون تمام این مراحل با خواست و اختیار خود فرد صورت گرفته؛ بنابراین هیچ عذر و بهانه ای از او پذیرفته نیست و هر گناهی که از او صادر شود حق ندارد به گردن شیطان و یا دیگری بیندازد.

در نهایت مى فرماید: فَرَکِبَ بِهِم الزَّلَلَ وَ زَیَّنَ لَهم الْخَطَل [3] : هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان «آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار می کند (مرکبى که آنها را به سوى انواع گناهان کبیره، کفر و گمراهی مى کشاند) و سخنان فاسد و باطل را در نظر آنان زینت می بخشد» که هم شیطان بر این کار قسم یاد کرد و هم آن را عملی نمود:

لَأ زَیِّنَنَّ لَهمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأ غْوِیَنَّهمْ أَجْمَعین (حجر/39): بی تردید [همه کارهاى زشت را] در زمین براى آنان زیبا جلوه می دهم [تا ارتکاب زشتى ها براى آنان آسان شود] و مسلماً همه را گمراه مى کنم.

و وَ زَیَّنَ لَهم الشَّیْطان أَعْمالَهمْ فَصَدَّهمْ عَنِ السَّبیلِ فَهمْ لا یَهْتَدون (نمل/24) : شیطان، اعمال [زشتشان] را براى آنان بیاراست در نتیجه آنان را از راه [حق ] بازداشت به این سبب هدایت نمى شوند.

هر چند انسان نباید با دست خویش، خویشتن خود را به اشغال دشمن مسلّم «عَدوّ مبین»[4] درآورد؛ اما این جای امیدواری هست که خداوند متعال از تمام انسانها به «عبادی: بندگان من» یاد کرده است و تلویحاً به شیطان فهمانده است که اینها که تو تهدید به گمراه ساختنشان می کنی بندگان من هستند و من مدافع آنان ام.[5] راه توبه را هم برای بندگانش گشود تا آنان که لغزیدند و از راه جدا شدند بتوانند برگردند.[6] وعده نیز داده است که هر کس با هر گناه و هر اندازه گناه که برگردد آغوش گرم و مهربان الهی را گشوده و خدا بسیار بخشنده و مهربان خواهد دید.[7]

این وعده خداست و خدا از وعده اش تخلف نمى کند هر چند بیشتر مردم [نسبت به وفاى قطعى خدا در مورد وعده اش] معرفت و شناختی ندارند. وَعْدَ اللَّهِ لا یخْلِف اللَّه وَعْدَه وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمونَ (روم/6)

پی نوشت:

1.     نهج البلاغه، خطبه 6

2.     .شیطان به خدا عرض کرد: لَأَحْتَنِکَنَّ ذرِّیَّتَه إِلاَّ قَلیلاً (اسراء//62) : بی تردید تمام نسل آدم علیه السلام را افسار زده آنها را تحت امر خود در می آورم؛ مگر عده کمی.

3.     نهج البلاغه، خطبه 7

4.     إنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدوٌّ مبینٌ (یوسف/5) : بی تردید شیطان دشمن آشکاری برای انسان است.

5.     اسراء/65

6.     تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتوبوا إِنَّ اللَّهَ هوَ التَّوَّاب الرَّحیم (توبه/118) : خداوند به آنها توفیق توبه داد تا توبه کنند بی تردید خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.

7.     قلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفوا عَلى أَنْفسِهِمْ لا تَقْنَطوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِر الذّنوبَ جَمیعاً إِنَّه هوَ الْغَفور الرَّحیم (زمر/53) : بگو: اى بندگان من که [با ارتکاب گناه] بر خود تجاوز کار بوده اید! از رحمت خدا نومید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را مى آمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • تاریخ نشر: سه شنبه / ۲۸ مهر ۱۳۹۴

انسان

بنده

خداوند

شیطان

علی

محرم

پیامبر

نظرات (۱)

  • ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۶
  • comment_avatar
  • زهرا معصومی
  • عالی اجرتون با خدا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    پشتیبانی