امیرمومنان علی علیه السلام دور اندیشی را نشانه خردمندی دانسته، و خردمندترین انسان ها را افرادی می داند که عاقبت اندیشی بیشتری دارند. اعقل الناس انظرهم فی العواقب؛ خردمندترین مردم، عاقبت اندیش ترین آن هاست.
مطابق آیات قرآن، فراموش کردن خدا و توجه نکردن به احکام و دستوراتی که پروردگار عالم برای سعادت انسان مقرر کرده است، زمینه واگذاری انسان ها به خود را فراهم می کند.
تاریخ جایگاهى است که هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب کنیم در اختیار ما مى گذارد، گواینکه آزمایشگاهى است که آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن میان پرچم نجات انسان را کسانى به دوش کشیده اند که مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو براى تاریخ گشته است.
مسئولیت فقهی در دین اسلام به سه دست «مسئولیت در برابر خدا، در برابر خود، و در برابر دیگران» تقسیم شده است. مسئولیت های انسان در برابر خالق خویش را حق الله گویند که انسان موظف و مکلف به انجام برخی افعال و ترک برخی دیگر است. مسئولیت های انسان در برابر خود را حق النفس می نامند. و بارزترین مسئولیت انسان در برابر دیگران، وظایفی است که در برابر دیگر انسان ها دارد که به حق الناس تعبیر می شود.
برای تقویت باورهای دینی شیعی، باید از جهت علمی این باورها را مستدل کرده و ساحت اعتقادات را از مسائل خرافاتی مبرا ساخته و برای کلیه شبهات عقیدتی احتمالی پاسخ مناسب تهیه کرد. در عرصه عملی نیز باید انجام عبادات شرعی و تهذیب نفس از اهمیت خاص برخوردار باشند؛ زیرا کردار پاک ایمان را تقویت می کند همانطور که کردار بد و ناپاک انسان را سست ایمان می کند.
اگر قطره اى چاى روى شیشه عینک شما بریزد، فوراً آن را پاک مى کنید. امّا اگر قطره اى چاى روى لباس سفید شما بچکد، صبر مى کنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید.
منظور از خاموشی در لسان آیات و احادیث، سکوت به جاست که خود می تواند عالی ترین مفاهیم را در قالب ارتباطی غیر کلامی منتقل سازد. مومنین حقیقی، ارزش سکوت و سخن گفتن به موقع را دریافته اند.
قبل از پرداختن به اصل پرسش تذکر، این نکته ضروری به نظر میرسد که در قرآن کریم، عدل الهی عمدتاً در قالب نفی ظلم بیان شده است؛ مانند: « إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً...»؛[1] خداوند هیچ به مردم ستم نمى کند. «... وَ مَا اللَّهُ یُریدُ ظُلْماً لِلْعالَمین»؛[2] و خداوند (هیچ گاه) ستمى براى (احدى از) جهانیان نمى خواهد.
1. ابن عربی همانگونه که جهان هستی را با دید عرفانی و وحدت وجودی تحلیل میکند؛ در تفسیر قرآن نیز بر همین منوال اعمال نظر میکند؛ توضیح اینکه در نظر ابن عربی کلمات و حروف الفبا، بر اساس وحدت وجود چیده و ریخته شدند؛