|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات
نهج البلاغه

تاریخ جایگاهى است که هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب کنیم در اختیار ما مى گذارد، گواینکه آزمایشگاهى است که آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن میان پرچم نجات انسان را کسانى به دوش کشیده اند که مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو براى تاریخ گشته است.

 

تاریخ آزمایشگاه است

همانگونه که انسان در بدو زندگانى خویش از والدین خویش الگو گرفته و شخصیت خویش را بر اساس آن تنظیم کرده و رشد مى دهد، همواره آیندگان چشم به گذشتگان دوخته و اسوه هاى خویش را در میان آنان (آگاهانه یا ناخودآگاه ) انتخاب و در پرتو سیماى گذشتگان شخصیت فردى و اجتماعى خویش را مى سازند. این تاثیرات در تجزیه و تحلیل شخصیت هاى بزرگ بخوبى مشهود و ملموس است، بگونه اى که شخصیت هاى گذشته در حیات آنان نمود عینى دارد. در زندگى روزمره ى مردم نیز اسوه ها، سیرت ها، خاطرات گذشته بطور مستمر عمل مى کند، بطورى که مى توان ادعا نمود در اکثر گزینش ها و موضع گیری هاى فردى و اجتماعى نقش دارند. مسلم است که هر چه این الگوها و اساطیر متعالى تر و صالح تر بوده باشند، تاثیرات سازنده ترى در فرد و جامعه دارند.

مقوله قضاوت تاریخی باید در پیشاپیش عملکرد زمامداران مدیران قرار گیرد. تا آنها سعى نمایند بگونه اى اعمال و حرکات خود را جلوه دهند که مورد ملامت قضاوت بد آیندگان قرار نگیرند.

تاریخ جایگاهى است که هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب کنیم در اختیار ما مى گذارد، گو اینکه آزمایشگاهى است که آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن میان پرچم نجات انسان را کسانى به دوش کشیده اند که مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو براى تاریخ گشته است . اعمال گذشته مدیران هرجامعه نیز آئینه ى تمام نماى شخصیت آنان و جامعه آنان است. بنابراین آیندگان به مدیران امروز توجه خواهند نمود . تاریخ تنها وسیله ى ارزیابى در دست آیندگان است.

امام علی علیه السلام به گذشته استناد می کند

بر همین اساس، امام علی علیه السلام در گفتارهاى متعدد به سوابق خود در قبال اسلام و نقاط ضعف گذشته ى مخالفین خود اشاره مى نمایند. آن حضرت صحت راه خودش را مستند به گذشته خویش و غلط بودن مسیر دشمنان خود را به خاطر تدوام راه گذشته ى ایشان مى شمارد. در نامه اى به معاویه مى نویسند:

«اى معاویه! کى لیاقت سیاستمدارى مردم و زمامدارى مسلمین را داشته اى؟ بدون داشتن سابقه نیک و بدون داشتن فضیلت و شرف روشنى؟! به خدا پناه مى برم از ملازمت پیشینه هاى شقاوت بار و ترا بر حذر مى دارم که ادامه دهنده آمال گمراه کننده قبل باشى و شیوه اى دو چهره را در پیش گیرى»

در این نامه ضمن روشن شدن این نکته که سیاستمداران اجتماع باید از میان صاحبان فضیلت و شرافت انتخاب شوند، این ابهام را که فضیلت هر کس را از کجا مى توان درک کرد؟ روشن مى نمایند که راه سنجش آن همان ارزیابى سابقه و گذشته ى افراد است که باید ملاک و میزان قضاوت قرار گیرد.

تاریخ جایگاهى است که هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب کنیم در اختیار ما مى گذارد، گو اینکه آزمایشگاهى است که آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است.

طبق این بینش عوض کردن چهره در شرائط مختلف نباید معیار انتخاب سیاستمداران و به سادگى مورد قبول واقع شود، زیرا شخصیت آنها ملازم اعمال شقاوت بار گذشته ى آنان است و دوران حیات هر کس (یا هر جامعه) به منزله شکل بندى شخصیت اوست.

سخن پایانی

مقوله قضاوت تاریخی باید در پیشاپیش عملکرد زمامداران مدیران قرار گیرد. تا آنها سعى نمایند بگونه اى اعمال و حرکات خود را جلوه دهند که مورد ملامت قضاوت بد آیندگان قرار نگیرند. اگر چه این قضاوتها در آینده انجام مى گیرد ولى ارزش فطرى و اخلاقى آن آنچنان زیاد است که به عنوان یک انگیزه در مواضع امروزى سیاستمداران اثر مى کند. على علیه السلام این مقوله را ارزشمند دانسته تا جائیکه قضاوت عمومى بر عملکرد یک حکومت را قضاوت الهى دانسته که بر زبان مردم جارى مى گردد.

«اى مالک! بدان که تو را به سرزمینى روانه مى کنم که قبل از تو حکومتهاى عدل و ستم بر آن سرزمین حکومت کرده اند. مردم آن سرزمین نیز با همان نگاه که تو به حکومتهاى گذشته مى نگرى به دولت تو مى نگرند. راجع به تو همان مى گویند که تو راجع به حکومتهاى قبل مى گوئى، پس به سخنان و قضاوتیکه خداوند بزبان بندگانش جارى مى فرماید، مى توان به نیکوکاران پى برده آنان را شناخت. پس باید بهترین اندوخته تو عملکرد شایسته تو باشد.»

از این گفتار بر مى آید که:

- قضاوت عمومى را نباید ناچیز شمرد و باید آن را یک اصل دانست.

- قضاوت عمومى (و تاریخى) بر حکومتها از ناحیه خداست که بر زبان مردم جارى مى گردد.

و بالاخره قضاوت بر اعمال دولتها بدون وقفه در میان امتها و جوامع وجود دارد. بنابراین باید حاکم و رهبر جامعه با اعمال شایسته به جرگه حکومتهاى عادل پیوسته تا موجبات قضاوت مثبت و خوب آیندگان را فراهم سازد.


منابع:
- نهج البلاغه؛ نامه 53 و 10
- ارزش تاریخ در نهج البلاغه، عباس نصر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی