
مقدمه
فلسفه و عرفان از جمله علومی است که با وجود شخصیت های برجسته ای که آن ها را مورد توجه قرار می داده اند همواره مورد هجمه برخی از افراد قرار گرفته اند. امام خمینی شخصیت همه جانبه ای که در عصر حاضر نمونه کامل یک انسان الهی بود از جمله افرادی است که دستی در فلسفه و عرفان داشت.
با فرض پذیرش این عناصر مثبت در مدرنیسم، آیا دین و تعالیم دینى با این عناصر در تعارض است، به طورى که براى دست یابى به این جنبه ها، تساهل نسبت به تعالیم دین لازم باشد؟ صرف نظر از آموزه هاى سایر ادیان، اندک آشنایى با دین اسلام نشان مى دهد که این دین، نه تنها هیچ گونه تعارضى با تحّول، توسعه و پیش رفت فرد و جامعه ى انسانى ندارد، بلکه با جهت دهى به این تحوّل و پیش رفت، سعى در هر چه بهتر و پربارتر نمودن آن دارد.
در آیه 96، سوره یونس آمده:
" اِنَّ الَّذینَ حَقَّت عَلَیهِم کَلِمَتُ رَبِّکَ لا یُۆمِنون؛ آنان که حکم عذاب الهی بر آنها حتمی است، ایمان نمیآورند"
1- آیا آیه مذکور به این معناست که چون خداوند عذاب را در مورد ایشان قطعی کرده است، آنها از روی جبر نمیتوانند، ایمان آورند؟ آیه یاد شده با عدل الهی چگونه توجیه میشود؟
آشنایی با مکاتب مهم کلامی
نظام و قواعد عقاید و مباحث علم کلام تاریخی است و در گذر روزگار شکل گرفته و پدید میآید (سبحانی، معجم طبقات المتکلمین: ج1،ص6).
آشنایی با فرقههای کلامی
برخی از فرق کلامی، از اقسام فرق کلامی شیعه محسوب میشوند ولی به دلیل برخی انحرافات تاریخی و عقیدتی، اعتقاداتی غیر از شیعه اثنیعشری اتخاذ کردهاند. با وجود عقاید انحرافی این مکاتب کلامی، ولی به دلیل وجود آنها در تاریخ اندیشه اسلامی، لازم است مختصراً به آنها اشارهای داشته باشیم.
یکی از براهین وجود خداوند "برهان اخلاقی" (Moral Argument) است. هر چند توسل به مقوله اخلاق برای اثبات خداوند در بسیاری از فیلسوفان گذشته دیده می شود 1 ولی کانت نخستین کسی است که با توجه به مبانی منطقی و فلسفی خود بطور نظام مند از این برهان برای اثبات وجود خداوند سود جست. ایمانوئل کانت عقل آدمی را به عقل نظری و عملی تفکیک کرد. او در حوزه عقل نظری، عقل را از اثبات وجود خدا ناتوان دانست 2 و برای اثبات وجود خداوند از «روش عقل عملی و اخلاقی» استفاده کرد. او در کتاب "نقد عقل محض" در وجود خدا شک می کند و در کتاب "نقد عقل عملی" وجود خدا را قبول کرده و در کتاب "نقادی حکم" به اثبات وجود خداوند می پردازد.
از چیستى خدا پرسش می شود در پاسخ باید گفت:
خدا هستى نامحدود و آفریدگار جهان و جامع همه کمالات است و نقص و عیبى در ذات وى راه ندارد و هستى او عین ذات مقدّسش مىباشد. موجودات، آفریده شدهى خدا هستند و هستى خویش را از خدا مىگیرند و هیچ گونه استقلالى ندارند. خداست که آنها را آفریده و بدانها افاضه وجود مىکند.