|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات

ثمرات اطاعت از پیامبر درون انسان

بازدید : ۵۰۴ بار
دسته بندی : اعتقادات ,
حسن و قبح عقلی

منظور از حُسن و قبح یا خوب و بد بودن برخی موضوعات این است که ما بتوانیم بدون آنکه کسی به ما از خوب یا بد بودن چیزی بگوید، خودمان حسن و قبح آن را درک کنیم. در حقیقت می خواهیم بگوییم افعال ما فارغ از شرع یا گفتمان هر مکتب دیگری، در ذات خود یا خوب است یا بد.

 


هر روز آدم های اطراف ما کارهایی می کنند که بعضی از این افعال به نظر ما خوب هستند و بعضی دیگر بد و قبیح اند. اما شاید کمتر به این توجه کرده باشیم که ملاک خوب بودن یا بد بودن و به تعبیر دیگر حَسَن یا قبیح بودن یک فعل چه چیزی است؟
اینکه تفاوت ملاک های مختلف در تمایز خوب از بد چه چیزی است؟ و اینکه بدون دین هم می توان ارزش چیزی را درک کرد؟
این سوالات به بحث معروف حسن و قبح عقلی مربوط می شوند و پاسخ به آن می تواند ثمرات زیاد علمی و عملی را در پی داشته باشد.

منظور از حسن و قبح عقلی چیست؟

این عبارت از دو بخش عقلی و حسن و قبح تشکیل شده است که باید به معنای آن ها بپردازیم.
عقل در لغت به معنای فهمیدن چیزی و ادراک و تدبر کردن آن آمده است همچنین تعقل به معنای درک چیز با دشواری و سختی است.[1] عقل اما در اصطلاح معانی گوناگونی دارد که در این جا به معنای قوه درک حقایق در انسان است که فلاسفه از آن به نفس تعبیر کرده اند.

هرچه عقل، این نعمت با ارزش خداوند، بیشتر تقویت شود، انسان متدین این واقعیت را بیشتر درک خواهدکرد که گزاره های دینی عقلی بوده و در راستای مصالح و مفاسد خود انسان ها بنا شده است.


منظور از حُسن و قبح یا خوب و بد بودن برخی موضوعات این است که ما بتوانیم بدون آنکه کسی به ما از خوب یا بد بودن چیزی بگوید، خودمان حسن و قبح آن را درک کنیم. در حقیقت می خواهیم بگوییم افعال ما فارغ از شرع یا گفتمان هر مکتب دیگری، در ذات خود یا خوب است یا بد.

بنابر این مفاد قاعده را می توان در دو چیز خلاصه کرد:
« 1. افعالی که از فاعل های آگاه و مختار صادر می شوند، در نفس الامر از دو حال بیرون نیستند، یا صفت حسن بر آن ها بار می شود و یا صفت قبیح(در مقام ثبوت) 2. عقل انسان به طور مستقل می تواند حسن و قبح افعال را تشخیص دهد.(مقام اثبات)»[2]
 

ثمرات عقلی بودن ملاک خوب یا بد بودن افعال


1. روح پذیری گزاره های دینی
هرچه عقل، این نعمت با ارزش خداوند، بیشتر تقویت شود، انسان متدین این واقعیت را بیشتر درک خواهدکرد که گزاره های دینی عقلی بوده و در راستای مصالح و مفاسد خود انسان ها بنا شده است.
و اساسا خوب و بدی که در دین تعریف شده است، به سبب حُسن و قُبح ذاتی اشیاء است و این همان مفاد قاعده حسن و قبح عقلی است.
از آنچه گذشت می توان تلازم و ارتباط تنگاتنگ عقل و دین را فهمید؛ در اصول فقه و کلام  این تلازم به این شکل بیان شده است: «کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به الشرح حکم به العقل».

 
2. وحدت افزایی و کم رنگ شدن سایه اختلافات
عقل یک جوهر مشترک در بین همه انسان ها است، اما متاسفانه همه آدم ها یکسان از آن استفاده نمی کنند. فرض کنید شرائطی فراهم شود که عقلای عالم، بدون تعصبات فکری، از عقلانیت دفاع کنند؛ شاید در موضوعات جزیی اختلاف پیدا کنند اما قطعا در موضوعات کلی اشتباه نخواهد کرد.
به طور مثال همه انسان ها به این باور دارند که ظلم کردن قبیح است، همه انسان ها از برقراری عدالت خوششان می آید. ولی ممکن است در مصداق عدل و ظلم اختلاف پیدا کنند.

3. چراغی پیش روی بی دین ها
بسیاری از انسان ها در خانواده ای بی دین متولد می شوند و یا بر اساس شرائط تربیتی در جوانی نسبت به دین بی تمایل می شوند؛ حال اگر این قاعده مبنای تربیت کودکان و نوجوانان قرار گیرد، در اینصورت اگر شخص دین را هم کنار بگذارد عقلانیت را کنار نمی گذارد و با عقل خود خوب و بدها را تشخصی خواهد داد، و در حقیقت نهادینه شدن این قاعده در وجود آدم ها می تواند تا حدی آن ها از هلاکت و گمراهی نجات دهد.
 
4. رفع هرزگی های نفسانی
بسیاری از اندیشمندان غربی ملاک تشخیص خوب از بد را موافقت و ملائمت با نفس قرار داده اند. نیچه در این خصوص می گوید: «بحث در اینکه دنیا خوب است یا بد و حقیقت آن چیست، بیهوده است. اما می دانم که خوب یا بد به دنیا آمده ام و باید از دنیا هرچه بیشتر متمتع شوم. پس هرچه برای حصول این مقصود مساعد است، اگر چه قساوت و بی رحمی فکر و فریب و جنگ و جدال باشد خوب است... »[3]
اگر نفس حیوانی ملاک تشخیص خوب از بد قرار گیرد، همین مشکلاتی را به وجود می آورد که نیچه به خوبی آن ها را بیان کرد. اما اگر عقلانیت جایگزین خواسته های نفسانی شود، دیگر به هیچ بهانه ای نمی شود به کسی ظلم کرد و یا کسی را فریب داد چون این ها ذاتا زشت و قبیح هستند.

5. کم شدن فریب خوردگی ایدئولوژیک
انسان های بیشماری به جهت فریب خوردن به دام مرگ افتاده اند. بهترین مثال در زمان ما داعشی هایی هستند که آدم ها را به قصد بهشت رفتن می کشند. اگر عقل در وجود این انسان ها فعال بود، قطعا فریب نمی خوردند و می فهمیدند که این حرکات جهنم آفرین است و نه بهشت آور.

پی نوشت ها:
[1] کتاب فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ص 336
[2] مقاله حسن و قبح: عقلی یا شرعی؟ ، ص 12
[3] کتاب حسن و قبح عقلی آیت الله سبحانی، ص 169

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • تاریخ نشر: چهارشنبه / ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی