
«شیئیت» و «وجود» دو مفهومى هستند که مصداق واحد دارند. همین قدر که پاى وجود به میان آمد، پاى شیئیت هم به میان آمده است. منتها فلاسفه تصریح دارند که منظور از وجود، به معنای مطلق، آن است که هم شامل وجود ذهنی می شود و هم شامل وجود خارجی و اکثر اشکالات را با این روش جواب داده اند؛ اشکال این است که زمانی که ماهیتِ یک موجودی در ذهن تصور شود که هنوز وجود خارجی ندارد، باز هم به آن شیء اطلاق می شود، ولی وجود بر آن اطلاق نمی شود.
«... و به پاکدامنان و راسـتگویان بـپیـوند! و آنها را عادت بده که تو را بی جا مدح نگویند و چاپلوسی نکنند، و تو را بر کارهایی که نـکرده ای نستایند زیرا مدح فراوان خودپسندی می آورد و سرانجام به غرور می کشاند.
منطق، مجموعه قوانینی است که رعایت آنها، باعث می شود ما در فکر کردن دچار خطا نشویم. منطق تقسیم می شود به منطق قدیم و جدید. منطق قدیم همان منطق ارسطویی است که به ما می گوید چگونه باید یک قیاس و استدلال صحیح اقامه کنی، به عبارت دیگر منطق ارسطویی علاوه بر صورت و قالب استدلال، مواد قابل استفاده در استدلال را نیز به ما معرفی می کند.
دیروز کلاس درسم که تموم شد یکی از دانشجوها آمد و گفت: من اصلا با جمله توکل برخدا موافق نیستم، سوالی که برای من ایجاد شده این است که در اطراف من دخترها و پسرهایی هستند که صادق و پاکند اما خیلی از آنها به سنین بالای 27 سال رسیده اند و هنوز مجردند!! آیا حق آنها نبود که خوشبخت زندگی کنند؟!!