|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات

علت الف چیست؟

بازدید : ۷۸۸ بار
دسته بندی : اعتقادات ,
توحید، خداشناسی،

در بحث خداشناسی اولین راه خداشناسی راه حس است سپس در ادامه براهین و موارد استدلال عقلی وجود دارد که اولین برهان ، برهان وجوب و امکان است .

 

برهان وجوب و امکان آن است که ابن سینا مطرح کرده و در شفا مطرح شده و خلاصه اش این است که در عالم موجوداتی وجود دارند و ما این موجودات را مشاهده می کنیم. این موجودات یا واجب هستند یا ممکن. اگر واجب باشند بحث تمام است چون استدلال ما در پی اثبات واجب الوجود است. 
موجود واجب نمی تواند بیش از یکی باشد اما اگر ممکن باشد، امکان ندارد بدون علت باشد زیرا ممکن علت می خواهد. 
علت نیاز معلول به علت چیست؟ آیا امکان است که فلاسفه می گویند یا حدوث است ؟ متکلمین نیز می گویند حرکت است. ارسطوئیان می گویند وجود است که بعضی از غربی ها به اشتباه خیال کردند که وجود علیت ، وجود نیاز معلول به علت وجود است در حالی که که این طور نیست یا فقرذاتی معلول است که متألهه می گویند. 

با بطلان  دور در سلسله علل ، دیگر دور نداریم وباید به یک علتی برسیم که معلول نباشد. این حلقه باید گسسته بشود تا به یک علتی برسیم که معلول، خودش معلول نباشد. نام این علت ، علت العلل یا واجب الوجود است

هر کدام از این دلایل را که بگیریم به هر حال موجود ممکن نیاز به علت دارد. در ادامه این مطلب سوالی مطرح می شود که علتی که ممکنات را به وجود آورده خودش واجب است یا ممکن؟ 
اگر واجب باشد بحث تمام است . اگر واجب اثبات شده ممکن باشد باز سوال منتقل می شود به او که این موجود ممکن که علت این موجودات بوده خودش ممکن است یا واجب؟ اگر به جایی نرسیم به تسلسل این سوال ادامه پیدا می کند و تسلسل در سلسله علل باطل است یا به دور سوال متوقف می شود. 
اگر اسم موجودات عالم را الف بگذاریم سؤال می کنیم چرا به وجود آمدند؟ علتشان چیست؟ پاسخ می دهیم مثلاً ب اینها را به وجود آورده. سوال می کنیم که ب چرا به وجود آمده؟ بگوییم چون الف آن را به وجود آورده یعنی یک چنین دور آشکاری، یا بگوییم علت موجودات عالم الف بوده بعد سوال کنیم الف علتش چه بوده؟ بگوییم ب بوده بعد سوال کنیم که علت ب چه بوده؟ بگوییم مثلاً ج بوده.
 بعد سوال کنیم که علت ج چه بوده؟ بگوییم الف بوده که این دور مضمر یا غیر آشکار است که هر دو باطل هستند یعنی هم دور باطل است هم تسلسل باطل است. با ابطال دور و تسلسل دو نتیجه روشن به دست می آید: 
یکی اثبات علت العلل که همان واجب الوجود است و دوم بطلان دور و تسلسل که موضوع بحث ما است. بطلان دور تقریباً بدیهی است یعنی یک تحقیق مختصر عقلی ما را به این نتیجه می رساند که امکان دور در سلسله علل امکان ندارد و محال است. چون اگر دور را بپذیریم توقف شیء بر نفس خودش لازم می آید یعنی وجود شیء به خودش متوقف است. مثلاً اگر از ما سوال کنند که الف چرا به وجود آمد؟ بگوییم که علت الف، ب هست. بعد سوال کنند که ب چرا بوجود آمد؟ بگوییم که علت ب، الف است. معنای این حرف این است که الف باید باشد تا علت "ب" باشد و باید نباشد تا معلول "ب" باشد. الف باید باشد تا "ب" را به وجود آورد. الف نباید باشد تا"ب" آن را به وجود آورد و این تناقض آشکار است یعنی در یک زمان هم باشد هم نباشد. 

موجود واجب نمی تواند بیش از یکی باشد اما اگر ممکن باشد، امکان ندارد بدون علت باشد زیرا ممکن علت می خواهد.

گاهی تناقض روشن است اما زمانی به یک تحلیل مختصر مانند مثالی که زده شد نیاز دارد. اگر روشن بود دیگر نمی گفتیم تقریباً بدیهی  البطلان است اما تحلیل مختصری نیاز داشت تا بدیهی بودن بطلان آن روشن شود . بنابراین این دور آشکار و سریع است. 
دور مضمر هم تقریباً شبیه همین است چون اگر یک واسطه ای در وسط بیاید در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمی کند به تعبیر دیگر علت بطلان دور سریع ، این بود که توقف شیء بر خودش، بر نفسش لازم می آمد. عین همین قضیه را در دور مضمر هم داریم آنجا هم باز وجود الف متوقف بر خودش است یعنی الف باید باشد تا "ب" را به وجود آورد و "ب" باید باشد تا ج را به وجود آورد. پس "ب" باید باشد تا "ج " را به وجود آورد. "ب" باید نباشد تا " الف" آن را به وجود آورد. عین همان قضیه که در مورد "الف" و "ب "گفته شد در دور مضمر هم صادق است یعنی می شود آن واسطه را حذف کرد و قضیه را برگرداند به همان دوتا یعنی "الف " و "ب".
 حاصل سخن این که دور تقریباً بدیهی البطلان است. با بطلان  دور در سلسله علل ، دیگر دور نداریم وباید به یک علتی برسیم که معلول نباشد. این حلقه باید گسسته بشود تا به یک علتی برسیم که معلول، خودش معلول نباشد. نام این علت ، علت العلل یا واجب الوجود است که موضوع بحث ما هم هست و در مقالات بعدی بیشتر در باره آن سخن خواهیم گفت.


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی