متأسفانه دروغگویی در میان ما رواج بسیاری دارد. از لحاظ شرعی در برخی موارد دروغگویی مجاز شمرده شده است اما این موارد در زندگی ما اغلب رخ نمی دهند و معمولا ما مجوز شرعی برای دروغ نداریم؛ لذا بهتر است با رعایت بعضی نکات خود را از گرفتاری در دروغ نجات دهیم. این نکات عبارتند از دوری از پرحرفی، تقویت مهارتهای ادبی، تقویت شهامت و مسئولیت پذیری و رتبه بندی اطلاعات.
انجام امر به معروف و نهی از منکر نیازمند شناخت آنهاست و باید بدانیم ماهیت آنها چیست؟ پس از شناخت، باید به دنبال را ههایی مناسب برای عملیاتی کردن آن بود. به راستی چگونه می توان این واجب الهی را انجام داد که بیشترین تأثیر را داشته باشد؟
بعضی کلید واژه ها در فرهنگ اسلامی از چنان قداست و جایگاهی برخوردارند که دست یابی به حقیقت و ماهیت آنها به راستی و درستی امکان پذیر نیست، قلم فرسایی هایی که در حد تلاش انسان های بی بضائت صورت گرفته نیز نتوانسته حق مطلب را ادعا کند. کلید واژه هایی همچون امام حسین(علیه السلام) و ارتباط با یک ماه رحمانی از این موارد است. بازی با کلمات و عبارت پردازی به هر اندازه که زیبا باشد، اقرار به نقص و کاستی در خصوص این کلید واژه ها می کنند. باری به هر جهت، آب دریا را اگر نتوان کشید....هم به قدر تشنگی باید چشید.
امام صادق (علیه السلام) برهانی را بر توحید مطرح کردند که در اصول کافی نقل شده ، حضرت در پاسخ یک زندیق بیان کردند. واژه زندیق معرّب دهری است معادل امروزی آن ماتریالیست است. این شخص از حضرت سوال کرد چه اشکالی دارد ما دو تا واجب الوجود و دو تا خدا داشته باشیم. حضرت برهانی را اقامه فرمودند که این برهان تحت عنوان برهان فرجه از آن یاد می شود.
از آیه کریمه قرآن: " لوکان فیهما آلهة إلّا الله لفسدتا " برهان تمانع اتخاذ شده با این تقریر که اگر خدایی غیراز الله بود بین موجودات عالم هماهنگی و انسجام از بین می رفت که در واقع یک تقریر سطحی است. فرض بفرمایید برای اینکه یک گل به وجود بیاید خاک ، بذر ، نور ، حرارت و آب می خواهد. از طرفی اینها هم باید هم زمان و هماهنگ با هم عمل کنند.
عموم افراد در عصر ظهور در مراتب بالاى رشد و کمال قرار مى گیرند، اما اجر و پاداش انسانهایى که در دوران قبل از ظهور زندگى مى کنند و دین خود را نگه داشته اند و تسلیم وسوسه هاى شیطان نشده اند، از مردمانى که در دوران ظهور زندگى خواهند کرد و تحت حاکمیت عدل الهى روزگار سپرى می کنند، بیشتر و بالاتر است.
برای تمام بودن برهان امکان و وجوب باید اثبات بشود که دور و تسلسل باطل است البته ابطال دور و تسلسل فایده دیگر هم دارد و آن اثبات واجب الوجود و علت العلل است. در عین حال که تسلسل باطل می شود و برهان امکان و وجوب تمام می شود خود این ابطال تسلسل ، نتیجه دیگر هم دارد و آن اثبات علت العلل است.
به نظر میرسد از اصلیترین دلایل ماهیتنداشتن خداوند، استفاده از برهان «تساوی ماهیت نسبت به وجود و عدم» است. اما این برهان اشکالاتی دارد: جمله «ماهیت ممکن است» یا «هر دارایِ ماهیتی ممکن است» مبنای موجه و مقبولی ندارد.
- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: إنَّما سُمِّیَ رَمَضانُ؛ لِأَنَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ(1) ؛ رمضان را به این خاطر رمضان نامیدهاند که گناهان را مىسوزاند .