
هنگام سفر به مکانی که تا به حال نرفته اید وجود یک بلد، یعنی فردی که بتواند شما را طی راه همراهی کرده و مسیر درست و صحیح را نشان دهد، می تواند رسیدن به مقصد را تسریع بخشیده و سفری به دور از استرس و لبریز از آرامش را برای شما رقم زند. در سفر زندگی نیز می توان با استفاده از تجربیات دیگران و عبرت گرفتن از آنها راه درست را از نادرست تشخیص داد و اشتباهات آنان را تکرار نکرد. پیغمبر فرمود: بهترین ارمغانى که مسلمان به برادر مسلمانش میدهد پند و اندرزیست که هدایت او را زیاد و از هلاکت او را نگهدارد.(إرشاد القلوب/ترجمه رضایى/ج1/31)
روزه برای این است که ثروتمند و نیازمند با هم مساوی شوند ، بدین معنا که ثروتمند (در حالت طبیعی) طعم گرسنگی را نمیچشد تا بر فقیر رحم نماید، زیرا بر بهرهمندی از هر چه اراده میکند قادر است به همین دلیل، خداوند عزوجل اراده فرمود بین مخلوقاتش تساوی ایجاد نمایند بدین صورت که به ثروتمند حس گرسنگی و درد را بچشاند تا (این شخص ثروتمند) ناتوان را احسان، و گرسنه را، اطعام نماید».
حقیقت عبادت این است که انسان خود را بنده و مملوک خدا بداند، برای خود در مقابل خدا مالکیت و اراده مستقلی قایل نباشد، بلکه خود و دارایی خود را از آنِ خدا بداند؛ به طور کامل تسلیم اراده او باشد و به عبد بودن خود در مقابل پروردگار اعتراف کند.
عبادت، اظهار عبودیّت در پیشگاه ربوبی است خواه با توجه قلبی، خواه با اظهار زبانی یا نشان دادن با اعضا و جوارح. بنابراین جوهره دعا، عبادت است. شخصی که دستش را پیش خداوند منّان دراز می کند، چه در ظاهر دست خود را بلند کند و یا در دل به خدا توجه پیدا کند و درِ خانه خدا گدایی نماید، عبادت کرده است؛ چرا که این اعمال، همانا اعتراف عملی به عبودیّت خود، و ربوبیّت الهی است. دعا گرچه در ظاهر درخواست رفع نیازهای مادّی و معنوی است، ولی در واقع، اعتراف به بندگی، فقر و عجز انسان است. به همین دلیل است که در روایتی از نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده است: "الدّعاء مخّ العبادة".(١) دعای خالصانه از این جهت که نهایت اظهار تذلّل و شکستگی و فقر و ضعف و بیچارگی در برابر خداوند غنیّ و قوی و قادر مطلق است به منزله مغز تمام عبادات است.(2)