|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات

در نظامی که زن موجودی زاید و دست و پاگیر به شمار می‏ رفت و داشتن دختر در خانواده ننگ بود، خدای بزرگ، پیامبری با کتاب و روشی روشن برانگیخت و به او دختری عطا کرد که به «کوثر» ملقّب گشت؛ یعنی «خیر فراوان» که در طول تاریخ، همواره الگوی زنان و بهترین جلوه جمال الهی بوده است. حضرت زینب (علیها السلام) دختر این زن و تربیت شده اوست که کمالات فاطمه (علیها السلام) و روح بلند حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در وجود تابناکش موج می‏زند؛ زنی که سکوتش یادآور شکیبایی مادر است و سخنش پژواک خطبه‏ های آتشین پدر؛ زنی که تا خاموش است، همه فاطمه (علیها السلام) است و آن‏گاه که لب می‏ گشاید، یکسر علی (علیه السلام) است. زنی که یک تنه بزرگ‏ترین پیام آور مکتب عاشورای حسینی و فریادگر آزادی و کرامت انسانی برای همه تاریخ است. حضرت زینب (علیها السلام) از شمار کسانی است که در دار دنیا، فریب زر و زیور آن را نخوردند و جز به لقای الهی نیندیشیدند. زینب (علیها السلام) با وجود ثروت فراوان، به آن بی‏ اعتنا بود و چند صباحِ عمر را چون سروی در بوستان عبادت و بندگی خرامید. او از آب حیات ولایت نوشید و به جایی رسید که مورد شگفتی و تحسین امامان معصوم (علیهم ‏السلام) قرار گرفت و از برکت انفاس قدسی آنان، با عالم غیب و ملکوت ارتباط برقرار کرد و محرم اسرار الهی گشت، تا جایی که پیشامدهای آینده را به گوش خویش از هاتف غیبی می‏ شنید؛ چنان که نقل است در یکی از منزلگاه‏ های کربلا، به امام حسین (علیه السلام) فرمود: «در شب گذشته، صدای هاتفی را شنیدم که شعری به این مضمون می‏ خواند: ای دیده! اشک حسرت ببار بر شهیدانی که مرگ ایشان را می‏راند، و به زودی به وعده‏ گاه شهادت می‏ رساند.» حضرت فرمود: «ای خواهر! آنچه مقدر شده، روی خواهد داد.» تاریخ زندگانی و مبارزات عقیله بنی هاشم، به خوبی روشن می‏ سازد که نهضت امام حسین (علیه السلام) بر ضد کفر و ارتداد، بدون وجود زینب (علیها السلام) کامل نمی‏ شد و اگر او وظایف سنگین خود را پس از شهادت برادر انجام نمی‏ داد، آن رستاخیز خونین به نتیجه مطلوبی نمی‏ رسید. جاودانگی نهضت حسینی، تنها در گرو همت عالی این بانوی بزرگ است که در واقع، حلقه پیوند آن فاجعه خونین با نسل‏ های آینده به شمار می‏ آید. به راستی ماندگاری مذهب تشیع و تمامی آثار معنوی و انسانی که شیعیان امروزه از آن بهره می‏برند، در گرو جان‏فشانی‏ های زینب (علیها السلام) است و شیعه، حیات دینی و معنوی خویش را، وامدار این وجود تابناک و پرفروغ می‏باشد.1

تا زمانی که امیر المؤمنین (علیه السلام) در مدینه بود حضرت زینب (علیها السلام) با شوهرش عبدالله بن جعفر در مدینه زندگی کردند و زمانی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) پایتخت حکومت اسلامی را به کوفه منتقل کردند به کوفه نقل مکان کردند. «حضرت زینب (علیها السلام) در کوفه به ارشاد و تعلیم زنان کوفه اشتغال داشت». حضرت علی (علیه السلام) در سال 40 هجری در کوفه به شهادت رسید. بنابراین سن حضرت زینب (علیها السلام) در این زمان تقریبا 35 سال بود. حدود 10 سال هم بعد از شهادت پدر بزرگوارش با برادرش امام حسن (علیه السلام) زیست نمود. «امام حسن (علیه السلام)» در سال 50 هجری به شهادت رسید.2 بعد از شهادت امام حسن (علیه السلام) 10 سال نیز با برادر دیگرش یعنی امام حسین (علیه السلام) زندگی کرد. حضور ده ساله زینب (علیها السلام) در صحنه زندگی برادرش حسین (علیه السلام) پر حادثه ترین و رنج آورترین دوران زندگی ایشان است. حضرت زینب (علیها السلام) در طول زندگی با مصائب زیادی روبرو شد. اما حضور ایشان در کربلا و دیدن آن صحنه های دلخراش و از دست دادن برادران و فرزندان و فرزندان برادر از همة مصیبات دردآورتر و ناگوارتر بود.
زینب (علیها السلام) در قتلگاه بدن قطعه قطعه شده حسین (علیه السلام) را دید بجای ضعف در برابر دشمن غدار، بدن برادر را کمی بلند کرد و رو به آسمان گفت: اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان؛ خداوندا! این قربانی اندک را از ما بپذیر!
در مجلس ابن زیاد هم هنگامی که او از روی شماتت به زینب (علیها السلام) گفت: دیدی که خداوند با برادر و خاندانت چه کرد؟ زینب (علیها السلام) در پاسخ فرمود: ما رأیت الا جمیلا...؛ جز زیبایی چیزی ندیدم، «ما رأیت الا جمیلا» یعنی در اوج بلا زیبایی توحید و بلکه بالاتر ازآن جلوه ذات جمیل جلّ و علا را دیدن...
و این الگوی اسلام برای زنان جامعه و حتی مردان ماست، هرچند امروزه الگوبرداری ها هم وارداتی شده و گاها در بین ما افرادی هستند که خجالت می کشند که خود را مقلّد چنین انسان های ملکوتی بدانند، ولی خداوند حجت را بر همه ما تمام کرده لذ ا در آیه 3 سوره مائده می فرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا»؛ چرا که در طول تاریخ و حیات وحدانیّت خواهی و وحدانیّت طلبی انسان، خداوند یار همیشگی انسان بوده و با ارائه الگوهای ناب، راه گشای مسیر عبودیّت بوده است؛ حال اگر عده ای خود را تافته جدابافته می دانند و یا گرفتار عجب و خودخواهی شده اند، که این الگوها را نپسندیده و خود اقدام به الگو برداری می کنند، در صورت خطا عذری هم نخواهند داشت. 

پی نوشت:
1. خصائص زینبیه، مرحوم سید نورالدین جزائری
2. ارشاد شیخ مفید، ترجمه محمدباقر ساعدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی