|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات

ازدواج مایه آرامش یا مایه دردسر؟!

بازدید : ۱۲۵۲ بار
دسته بندی : مسائل روز ,
ازدواج

این آرامشی که ازش صحبت می شود و در آیه معروف قرآن که "لتسکنوا الیها" آمده، به نظر صرفا آرامش جنسی است که آن هم طبق قرآن برای مردهاست. چون در قرآن بیان نشده که مرد مایه آرامش زن است اما آمده زن مایه ی آرامش است.!

 

به عبارتی به مردان می گوید به سمت زنان بروید تا به وسیله ی آنان آرامش یابید. و این یعنی اینکه ازدواج برای مردان مایه آرامش است و برای زنان این گونه نیست و شاید دردسری بیش نباشد!!
زن و مرد هر دو انسان اند و حسابشان در دنیا و آخرت و در حساب و کتاب و در سعادت و شقاوت و در درد و لذت مانند هم است. این معنا ندارد که مرد در کنار زن سکونت پیدا بکند اما زن در کنار مرد دردسر داشته باشد. مرد از زن لذت جنسی ببرد اما زن از مرد دردسر بکشد.
راستی آیا این آیه لتسکنوا در قرآن برای همان قرآنی نیست که گفت: ما اجر هیچ مرد و زنی را ضایع نمی کنیم؛ .... أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى... (آل عمران، 197)
قرآن مگر تمامش معجزه نیست و در آیات دیگرش نیست که: هر کسی عمل صالحی به جا آورد از مرد و زن، و مومن باشد ما به حتم او را زنده می گردانیم به حیات طیبه؛ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً ...(نحل 97)

درمانی برای بیماری های بشر

قرآن با آیات ارزشمند خود، جهالتی را درمان می کند که آن روز بوده و متاسفانه هنوز هم هست؛ و چون نگاه زن به پدرش و شوهرش و فرزندش هیچ گاه غلط نبوده نیازی به تذکر دادن این مطلب نبوده که قرآن متذکرش شود.

آیا تاکنون فکر کرده اید که قرآن در آیه لتسکنوا چرا این گونه صحبت کرده است؟ آیا می دانید که قرآن به دنبال درمان کدام بیماری فکری رفتاری بشر  و یا بهتر بگویم کدام بیماری مردها بوده است که این گونه با انسان حرف زده است؟
قرآن کتاب هدایت  تمام بشر تا روز قیامت است اما در میان گروهی نازل گردید بیان خیلی از موارد در هدایتشان تاثیری نداشت. 
زادگاه یک متن در استخوان بندی و پیکره تراشی آن تأثیر بسیار دارد و این مسلم است که برای فهم تک تک عبارات قرآن باید ابتدا بدانیم که عرب حجاز درباره آن مسأله چگونه فکر می کرده است.
عرب جاهلی که دخترش را زنده به گور  می کرده از امروز و با آمدن قرآن باید بفهمد که زن آیه ی خداوندی برای آسایش و سکونت  اوست، و نه این بلکه خیلی بالاتر از این. 
خداوند زن را نشانه خودش قرار داد و آفرینش زن را نشانه و آیه ای برای خالق بودنش دانست و چه چیزی زیباتر از این. من خواهش میکنم تنها برای یک بار این آیه را با دقت بخوانید و دقت کنید:
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
اگر بخواهیم خلاصه ای از معنای لغوی سکون را بدانیم این گونه می شود:
«سکن» در لغت، به معنی استقرار و ثبوت است که در مقابل حرکت قرار می‌گیرد و این شامل استقرار و ثبوت مادی و معنوی، ظاهری و باطنی می‌ شود و گاه از آن به طمأنینه و رفع اضطراب تعبیر می ‌کنند. (مصطفوی: ج5، ص189) 

قرآن کتاب هدایت تمام بشر تا روز قیامت است اما در میان گروهی نازل گردید بیان خیلی از موارد در هدایتشان تاثیری نداشت. 
زادگاه یک متن در استخوان بندی و پیکره تراشی آن تأثیر بسیار دارد و این مسلم است که برای فهم تک تک عبارات قرآن باید ابتدا بدانیم که عرب حجاز درباره آن مسأله چگونه فکر می کرده است.

خداوند متعال می ‌فرماید: «لتسکنوا الیها» یا «لیسکن الیها» و نمی ‌فرماید:«لتسکنوا عندها» یا «لیسکن عندها»؛ زیرا «سکن عنده» سکون جسمی را می‌ رساند؛ به جهت این‌ که کلمه «عند» ظرف مکان است و برای اجسام آورده می ‌شود؛ اما «سکن الیه» شامل سکون جسمی و روحی می ‌شود. (رازی، ج25، ص 110) از این رو، «لتسکنوا» و «لیسکن» مطلق است و شامل هرگونه آرامش و سکون می ‌شود.

نکته‌ قابل توجه دیگر این است که قرآن علت خلق زن برای مرد و بالعکس را همان سکونت و آرامش بیان می ‌کند و این از تعلیل آیه‌ ی «خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها» به دست می ‌آید. 
همچنین این نکته به دست می ‌آید که ازدواج موجب آرامش زن و مرد می ‌شود نه این‌ که فقط زن موجب آرامش و سکونت مرد شود؛ زیرا اولاً در آیه آمده است: «لتسکنوا الیها و این خطابی است که شامل زن و مرد می ‌شود.
زبان قرآن عربى است . زبان عربى برخلاف زبان فارسى از دو نوع ضمایر مذکر و مؤنت برخوردار است. عرب‏ها در امورى که مخصوص زنان باشد، با واژگان مؤنت و در امور مخصوص مردان با واژگان مذکر بیان مى‏دارند. به جز این دو مورد، در دو مورد دیگر، یکى در امورى که بین زنان و مردان مشترک باشد و دیگرى در امورى که جنسیت در مورد آن ها اصلاً مطرح نیست، مانند خدا و فرشتگان، از ضمایر و واژگان مذکر بهره مى ‏گیرند. طبیعى است که هر کتابى بخواهد با این زبان نوشته شود، اگر چه کتاب الهى باشد، باید از قواعد آن زبان پیروى کرده و بر آن ساختار باشد.

نزدیکی رابطه میان زن و مرد، فقط از جهت شهوانی نیست، بلکه به سبب مودت و رحمت  است و از همین باب مقصود این‌ گونه روایات روشن می ‌شود: «من اخلاق الانبیاء حب النساء» (مجلسی، 1403ق: ج100، ص236)، «و حبب الیّ من دنیاکم النساء» (همان، ص218)

بنابراین، قرآن به مقتضاى این که به زبان عربى نازل شده است، با همین گفتمان سخن مى‏ گوید. همگام با قواعد عربى در سه حالت از ضمایر و واژگان مذکر و در یک حالت از واژگان مؤنث بهره مى ‏گیرد.
 ثانیاً بر فرض این ‌که در ظاهر آیه ‌ی «لیسکن الیها» فقط شامل مرد شود به دلیل تلازم میان آرامش و سکون، اگر این آرامش در مرد تحقق پیدا کرد، بالتّبع برای زن هم آرامش و سکون حاصل می ‌شود.
ثالثاً: بر طبق روانشناسی امروز، این نتیجه علمی حاصل شده است که اگر خانه ای می خواهد آرامش در آن حکمفرما باشد و مرد و فرزندان در آرامش و سکون قرار گیرند، نکته ی اصلی آن این است که در ابتدا یک انتخاب درست داشته باشیم و دیگر اینکه اسباب منطقی و درست آرامش خانم خانه فراهم شود تا اهالی خانه در پرتو آرامش خانم خانه، در آرامش و سکون قرار گیرند.

نیاز به انس و مودت

از طرفی دیگر طبیعت و فطرت افراد بشر اقتضا می‌ کند که انسان ‌ها به صورت دسته‌ جمعی زندگی کنند. برپایه‌ ی همین اصل، انسان‌‌ ها احساس نیاز به دوستی، محبت و داشتن رابطه با یکدیگر می ‌کنند. این، نیاز روحی و فطری انسان‌ ها به انس و مودت، امری بدیهی است. 
قرآن کریم می‌ فرماید: این انس و مودت را ما در کانون ازدواج و همسری قرار داده‌ ایم و زن و شوهر را مأنوس و محبوب یکدیگر قرار دادیم؛ «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (روم،21) 
بر طبق آیه‌ ی فوق مشخص می‌ شود که نزدیکی رابطه میان زن و مرد، فقط از جهت شهوانی نیست، بلکه به سبب مودت و رحمت  است و از همین باب مقصود این‌ گونه روایات روشن می ‌شود: «من اخلاق الانبیاء حب النساء» (مجلسی، 1403ق: ج100، ص236)، «و حبب الیّ من دنیاکم النساء» (همان، ص218)

قرآن علت خلق زن برای مرد و بالعکس را همان سکونت و آرامش بیان می ‌کند و این از تعلیل آیه‌ ی «خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها» به دست می ‌آید.

در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است که بعد از جنگ احد به دختر جحش فرمود: دایی تو، حمزه شهید شد. گفت: «انا لله و انا الیه راجعون»؛ من اجر این مصیبت را از خدا می‌ خواهم. سپس پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمود: برادرت نیز شهید شد؛ بار دیگر همان جملات سابق را تکرار نمود؛ اما همین که خبر شهادت همسرش را به او داد، دست بر سر گذاشت و فریاد کشید. پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرمود: «نعم مایعدل الزوج عند المرأة شئ»؛ «بله، در نزد زنان چیزی و یا کسی جای همسر را نخواهد گرفت.» (رک. عروسی حویزی، بی‌تا: ج4، ص174 ؛ مکارم شیرازی، 1369: ج16، ص47)
قرآن با آیات ارزشمند خود، جهالتی را درمان می کند که آن روز بوده و متاسفانه هنوز هم هست؛ و چون نگاه زن به پدرش و شوهرش و فرزندش هیچ گاه غلط نبوده نیازی به تذکر دادن این مطلب نبوده که قرآن متذکرش شود. 
دقیقا مانند این که در هیچ جای قرآن مادران را به محبت کردن به فرزند امر نکرده اما در سراسر قرآن به فرزندان نصیحت می کند که والدینشان را احسان کنند. هیچ فکر کرده بودید چرا؟ چون مادرها نیازی به این دستور ندارند و کارشان را خوب بلدند اما فرزندهای بی معرفت و نادان نیاز به این تذکر دارند.
اگر می خواهید قرآن را خوب بفهمید همیشه فضای نزول  یا جو فرهنگی حاکم بر آن را تصور کنید تا بتوانید فهم بهتری از آیات داشته باشید. مرد اگر به خانواده اهمیت بدهد و زن را مایه آرامش و انیس خودش بداند نه ابزار و کالای جنسی، به صورت اتوماتیک زن به تمام خواسته ها و نیازها و امیالش رسیده است.

کلام آخر:

قرآن کتاب درمان مریضی های بشر است و هر آیه از آیات آن که خوانده می شود باید یکی از افکار غلط و رفتارهای جاهلی بشر را برطرف کند و الا قرآن کتاب افسانه و داستان و سرگرمی و دانستنی ها نیست.
همیشه هشدارها و فریادهای معلم بر سر دانش آموزهای نادان و تنبل و مغرور کلاس است. شاگردان زرنگ ها چون خوب گوش می دهند و درسشان را خوب می خوانند و تکلیفشان را بلدند نیازی به تذکردادنشان نیست و همیشه منتظر روز جایزه هستند!


منابع:
سایت معارف قرآن
سایت پاسخگو

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی