بصیرت و بینش انسان در امور فردی و اجتماعی پیش روی وی بسیار مهم و ضروری است چنانچه فقدان بینش کافی مخصوصاً در برهه َهای حساس زندگی، انسان را تا مرحله افتادن در پرتگاه ها و خروج از صراط مستقیم الهی پیش می َبرد.
ضمن تبریک و تهنیت به مناسبت سال روز تولد حضرت عیسی مسیح(علیه السلام) و آغاز سال نو میلادی به پیروان آن پیامبر راستین و الهی، فرصت مناسبی است تا با استفاده از آیات و روایات نقطه نظر اسلام را در خصوص حضرت مسیح(علیه السلام) و جایگاه و امتیاز خاصی که ایشان در منابع اسلامی دارند را مرور نماییم.
زندگی در جامعه ای که پوشیده از نیرنگ ها و دسیسه هاست نیازمند بینش و آگاهی صحیح است. بینشی برخاسته از حق و حقیقت که جان آدمی را قوام بخشد و روحش را جلا دهد. اگر چنین بینشی در انسان به وجود نیاید امکان خطا و لغزش در کوچک ترین امور زندگی نیز وجود دارد.
سنت الهی عبارت است از: مجموعه قوانین ثابتی که در نظام هستی جاری است، اعم از قوانین مادی یا معنوی. به عبارت دیگر، قانون اسباب و مسببات که در قرآن، «سنّت خدا» نامیده میشود، ایجاب میکند که جهان آفرینش بر اساس نظام خاصّ خود، اداره شود. قرآن کریم، بارها تأکید نموده که سنّت خدا، تغییر ناپذیر است: «سُنَّةَ اللهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدیلاً»؛[1] این سنت خداوندى است که در میان پیشینیان نیز بود و در سنت خدا تغییرى نخواهى یافت.
یکی از روش هایی که مردم به دنبال نجات و سردرگمی های خود هستند سرکتاب گرفتن دینی است. سر کتاب باز کردن یعنی اینکه با تفال به کتابی، به پیش بینی آینده بپردازیم.
در زندگی دنیایی برای خیلی از موضوعات و کارهایی که بخواهیم انجام دهیم و یا به انجام آن رغبتی نداریم بهانه های مختلفی درست می کنیم و آن ها را اسبابی قرار می دهیم برای انجام کارها به میل خودمان، که البته این در جای خود نیازمند گفتگو است ...
مقایسه خود با کسانی که از ما امکانات و یا توانمندی ها و ویژگی های مثبت کمتری دارند، ما را در مسیر شکر می اندازد. حتی دیدن گرفتاریهای مردم وقتی ما را به یاد خوشی های خودمان بیندازد هم نوعی شکر است؛
آدمی در طول زندگی در این دنیا، همه چیز را از آن خود می داند و به آن ها دل می بندد؛ در حالی که مالک حقیقی خداست. این دلبستگی ها سبب می شود از مرگ غافل شده و اگر هم به آن بیندیشد، از آن بترسد.
در پاسخ فردی که از پیامبر(ص) پرسید، آیا خدا نزدیک است که او را آهسته بخوانم، یا دور است تا صدایم را بلند کنم، این آیه نازل شد که من به بندگانم نزدیکم و دعاى هر دعاکنندهای را پاسخ میدهم. دو نکته اساسی در این آیه نهفته است:
امید است با عبرت از تاریخ بیعت شکنان، در بیعت با امام زمان خویش بمانیم و خود را با روش حکومت علی وار او مطابقت دهیم و از او انتظار نداشته باشیم که مطابق با خواسته های ما حکومت کند.