
فلسفه به معنای خاص کلمه، تلاشی است ذهنی و عقلی و استدلالی برای درک واقعیت های جهان هستی.
عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا مى رسد، عید رهایى از تعلقات است.
برخی افراد ناآگاه، حسن خلق و رفتار نیکو را با تملّق و چاپلوسی اشتباه میگیرند. به همین دلیل، به ناحق، به مدح و ستایش صاحبان زور و زر میپردازند و در برابر آنان کرنش میکنند و شخصیت و ارزش والای انسانی خود را پایمال میسازند.
پس از آشنایی با وجود ستایش ها و ملامت های بسیاری که در قرآن برای انسان ذکر شده، معمولاً این پرسش مطرح می شود که علت این ستایش ها و نکوهش ها چیست؟ آیا انسان از نظر قرآن یک موجود زشت و زیباست؟ آیا انسان یک موجود دو سرشتی است؟ نیمی از وجودش نور است و نیمی تاریکی؟ چگونه است که قرآن، هم او را فراوان، ستایش و هم در مواردی، نکوهش می کند؟
استاد شهید مطهری در پاسخ به این پرسش می فرماید: «حقیقت این است که این مدح و ذمّ، از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است؛ نیمی از سرشتش ستودنی است و نیمی دیگر نکوهیدنی؛ نظر قرآن به این است که انسان همهی کمالات را بالقوّه دارد و باید آنها را به فعلیّت برساند و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویشتن باشد.
پیشرفت هر کشوری در درجۀ اول به نیروی جوان آن کشور وابسته است. از این روست که کشورهای پیشرفته بخشی از سرمایۀ خویش را به جوانان اختصاص می دهند. در اسلام نیز جوانان از جایگاه بالایی برخوردارند و پیشوایان دینی ما توجه خاصی به آنان داشته اند.
یک جوان مسلمان در صورتی موفق است که از چهار خصوصیت زیر برخوردار باشد: