|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات
نفاق

اگرچه خداوند خود فرموده مرا بخوانید و نماز را برای هم صحبتی بنده با ذات احدیتش قرار داده اما هستند کسانی که به تعبیر امام رضا (علیه السلام) پروردگار از شنیدن صدای آنها بدش می آید.

 

در نگاه دشمن شناسانه قرآن کریم، هیچ جریانی خطرناکتر از «نفاق» برای منافع حیاتی اسلام و مسلمین نیست. به همین لحاظ، مهم ترین مشغله ذهنی و پر دغدغه ترین مساله برای رهبران دینی از صدر اسلام تاکنون پدیده نفاق و منافقین بوده است .
در حقیقت دورویی و نفاق از صفات مذموم آدمی است که درهای شرور را به روی او باز می کند، از این رو، در آموزه های دینی به شدت از آن نهی می شود.
پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) می فرمایند: «زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگوید درباره آن مى اندیشد و سپس آن را مى گوید، اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن کند آن را به زبان مى آورد و درباره آن نمى اندیشد.» (تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (معروف به مجموعه ورام)، ج1، ص 106)
این خصلت به قدری تیز و برنده و خطرناک است که امام رضا (علیه السلام) در فرمایشی می فرمایند: «خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنیدن) دعایش به تأخیر مى اندازد و مى گوید: «صدایى است که دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مى کند و مى گوید: «صدایى است که از شنیدنش بدم مى آید.» (فقه الرضا علیه السلام، صفحه ۳۴۵)

منافق را چرا منافق می گویند؟ می بینیم که گفته اند برای اینکه منافق دو راه و دو درب برای خودش قرار می دهد؛ یک درب ورودی که به واسطه ی آن درب وارد می شود به اسلام و یک درب خروجی که باید فرض کنیم پنهانی است. از یک درب وارد می شود و از درب دیگر خارج می شود.»"[سخنرانی شهید مطهری در کانون توحید تهران]

مفهوم نفاق

نفاق از ماده «نفق» به معنای نفوذ و پیشروی است. نفق به معنی کانال و راهرو زیرزمینی است که از آن برای استتار یا فرار استفاده می کنند. در اصطلاح، اظهار ایمان و پنهان کردن کفر باطنی را «نفاق» گویند.
منافقان کسانی اند که هدایت الهی را واقعا و قلبا نپذیرفته اند، ولی چهره کفر خود را در نقابی از ایمان پنهان می دارند و به ظاهر در میان مسلمانان قرار می گیرند. این گروه خطرناک ترین دشمن مسلمانان به شمار می روند، چرا که شناخت چهره نفاق برای توده مردم بسیار دشوار و مبارزه با آن مشکل ترین مبارزه هاست.
راغب اصفهانی در مفردات می نویسد: «نفاق عبارت است از داخل شدن در دین از یک در و خارج شدن از در دیگر و بر همین معنا قرآن اشاره دارد که فرمود: ان المنافقین هم الفاسقون ای الخارجون من الشرع (خارج شوندگان از دین)». بنابراین به کسی که وارد دین اسلام نشده «منافق» اطلاق نمی شود. منافق شخصی است که برحسب ظاهر، دین را پذیرفته و با پوشش دین می خواهد به آن ضربه بزند. از این رو منافق هم از یک جهت دین را پذیرفته و از جهتی دیگر از دین خارج شده است. (آسیب رساندن او به دین در واقع خروج اوست)
"شهید مطهری در بحثی پیرامون نفاق می فرمایند: «منافق کسی است که فکر و اندیشه اش یک جور می گوید و زبانش جور دیگر، درست بر ضد آن، احساسات و عواطفش در یک جهت است، ولی تظاهرات ظاهری اش در جهت دیگر.»
همچنین درباره ی معنی نفاق بیان می دارند: «لغت نفاق از واژه ی نفق می آید و نفق یعنی راه، البته راه های مخفی و پنهانی. در لغت هم وقتی که ما راجع به منافق نگاه می کنیم که منافق را چرا منافق می گویند؟ می بینیم که گفته اند برای اینکه منافق دو راه و دو درب برای خودش قرار می دهد؛ یک درب ورودی که به واسطه ی آن درب وارد می شود به اسلام و یک درب خروجی که باید فرض کنیم پنهانی است. از یک درب وارد می شود و از درب دیگر خارج می شود.»"[سخنرانی شهید مطهری در کانون توحید تهران] (به نقل از دکتر رضا سراج)

همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی، در خصوص معنا و مفهوم نفاق می فرمایند: «راجع به مفهوم نفاق در قرآن به روشنی صحبت شده و عبارت است از اینکه یک نفر یا جماعتی، یک فکری و یا جهت گیری را داشته باشد و خلاف آن را به مؤمنین ابراز کند، در راه خدا نباشد و وانمود کند در راه خداست، مؤمن نباشد و وانمود کند مؤمن است، دروغ بگوید، این معنای نفاق است. نفاق، پنهان کردن یک ضلالت، تاریکی و نشان دادن چیزی بر خلاف که در آن ها نیست.» [سخنان مقام معظم رهبری در لشکر 10 سیدالشهدا (علیه السلام)، 1377]
در قرآن، از سه نوع منافق یاد شده است. حقیقت نفاق یک چیز است، ولی سه نوع هستند. این موضوع از بحث های مهم و آموزنده است:

امروز برای شناسایی منافقین دسته دوم، نشانه وجود دارد و نشانه آن همراهی با دشمن شناخته شده است ... منافق، امروز از دوران صدر اسلام قابل شناسایی تر است.

«دسته اول، منافقین اول ورود پیامبر (صلی الله و علیه و آله) به مدینه هستند. کسانی بودند که یا اسلام نیاوردند یا ... اعتقاد به اسلام و پیامبر(صلی الله و علیه و آله)، در دل آنان عمقی نداشت و با یک تکان، ایمان ضایع می شد...
این ها کسانی بودند که در قرآن از آنان با «فی قلوبهم مرض...» در اول سوره ی بقره صحبت می شود.
در باطن ایمان را از دست دادند و یا از اول نداشتند، ولی جرئت نمی کردند اظهار کنند. فضای مدینه، ایمان پُرنور جوانان، آیات قرآن، وحی، مسائل پُرهیجان، فضای مدینه را قبضه کرده بود. کسی جرئت اظهار بی ایمانی نداشت.»"[همان]( به نقل از دکتر رضا سراج)
این دسته از منافقین در واقع نقش ستون پنجم را برای یهود، کفار و قریش ایفا می کردند. آنان با ارتباط عمیق با یهود، ضمن احداث مسجد ضرار (آسیب زننده)، از طریق یک توطئه ی مشترک با سرکردگان یهود، از جمله «ابوعامر»، سعی داشتند انسجام مسلمانان را از درون متلاشی نمایند که خداوند از طریق وحی، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از این توطئه آگاه کرد. پیامبر نیز دستور دادند که مسجد ضرار را تخریب و حتی ویرانه ی آن را نیز به آتش بکشانند.
«دسته دوم، کسانی که جزء مؤمنین بودند، اول کار هم هیچ نشانه ای از نفاق در اینها نبود، ولی به مرور دچار یک عوارضی شدند ...
منافقین دسته دوم، ربطی به دسته اول ندارند. دسته اول، از ابتدا جبهه دشمنی گرفتند، ولی دسته دوم کسانی بودند که دشمنی نداشتند ... دوست هم بودند؛ یک جا خراشی پیش آمد، آن را علاج نکردند ... این یک جریان مستمر در دنیای اسلام است و ادامه دارد و آن چیزی که جریان اسلام را شکست داد، جریان دوم نفاق بود.
کار این ها خلف وعده ای بود که با خدا کردند. دروغی که با عملشان به خود گفتند. خلاف کاری، گناه، عدم اعتنا به تربیت خود، گاهی کار را به جایی می رساند که جزای کار آن ها بدترین می شود. بدترین چیست؟ تکذیب آیات خدا، عدم دقت و مواظبت از خود، از حرف خود، از رفتار خود، از فکر خود و از خود مراقبت معنوی نکردن، کارش به نفاق می رسد."[همان] (به نقل از دکتر رضا سراج)
«دسته سوم، منافقینی هستند که در مدینه ایمان آوردند و دچار لغزش های مؤمنانه شدند و خود را حفظ نکردند؛ و همینطور اعمالشان ادامه پیدا کرد، رفتند در «یمانه» با پیامبر (صلی الله و علیه و آله) اعلام جنگ کردند و شدند منافقین محارب.»
«این دسته از منافقین در دوران تنزل هستند که علیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حکومت دینی اعلام جنگ مسلحانه نمودند.»[همان]

 امام رضا (علیه السلام) در فرمایشی می فرمایند: «خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنیدن) دعایش به تأخیر مى اندازد و مى گوید: «صدایى است که دوست دارم آن را بشنوم» و در اجابت دعاى منافق عجله مى کند و مى گوید: «صدایى است که از شنیدنش بدم مى آید.

توجه توجه:

«امروز برای شناسایی منافقین دسته دوم، نشانه وجود دارد و نشانه آن همراهی با دشمن شناخته شده است ... منافق، امروز از دوران صدر اسلام قابل شناسایی تر است.» [همان]
همراهی با دشمن، پیروی و متابعت از او را به همراه می آورد و افرادی که از دشمن تبعیت کنند، دچار ضلالت و گمراهی می شوند، از حیطه ی ولایت الهی خارج می گردند و در زمره ی ولایت طاغوت قرار می گیرند. بر این اساس، می توان از این نشانه و معیار برای شناخت جریان نفاق استفاده کرد.
در آیات نورانی قرآن آمده است: «ولن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم: هرگز یهود و نصاری از تو خشنود نخواهند شد، مگر آنکه پیروی از آیین آن ها نمایی.»[سوره ی مبارکه بقره، آیه 120]
هر کسی با دشمن همراهی کند، مورد سوءظن قرار می گیرد. هر کس برای دشمن و در جهت او کار می کند، مورد سوءظن است. هر کس از کار او، دشمن استفاده می کند، مورد سوءظن است. هر کس برای دشمن استدلال درست می کند، مورد سوء ظن است. [سخنرانی مقام معظم رهبری در لشکر 10 سیدالشهدا (علیه السلام)، 1377]
مورد سوء ظن یعنی چه؟ منافق است؟ نه. شاید از روی غفلت کار انجام می دهد، مورد سوء ظن است، یعنی این امکان به وجود می آید که دشمن او را به سوی خود کشانده و جزء دشمن باشد. راه برای امتحان هم باز است. اگر نشانه ی غفلت در اوست، غافل است. اگر دیدیم نشانه ی عناد در اوست منافق است. [همان]

کلام آخر:

کلام را با بیانی از رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون جریان نفاق، این خصیصه خطرناک به پایان می بریم... ایشان در بیانی می فرمایند: «با پدیده ی نفاق هوشمندانه برخورد کنید. پدیده ی نفاق خطرناک است، چیزی که توانست در صدر اسلام، کوشش مجاهدین و مؤمنین را در نهایت معطل بگذارد، نیروها و لشکریان قداره کش نبودند، بلکه حیله ها و مکرها و خدعه های دشمنان نقاب دار منافق بود.» [سخنرانی مقام معظم رهبری 1377 در لشگر 10 سید الشهدا علیه السلام]


آن منافق با موافق در نماز .... از پی استیزه آید، نی نیاز
در نماز و روزه و حج و زکات .... با منافق مؤمنان در برد و مات
مؤمنان را برد باشد عاقبت .... بر منافق مات اندر آخرت
هر یکی سوی مقام خود رود .... هر یکی بر وفق نام خود رود
مؤمنش خوانند جانش خوش شود.... ور منافق گویی پر آتش شود

(مثنوی معنوی، جلال الدین محمد بلخی)


منابع:
بیانات مقام معظم رهبری
علائم نفاق، دکتر عائض القرنی، ترجمه نوا محمد سعید
مقاله قاسم واثقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی