ترس از مرگ به دو بخش تقسیم می شود یکی علل نگرانی از مرگ است که بحث خوبی است و در مقالات گذشته مفصل به آن اشاره شد. برای شناخت بیشتر می توانید به آنها مراجعه کنید. اما بحث دوم این است که چه کنیم تا علل کراهت و نگرانی از مرگ بر طرف بشود؟
مسلمانان در همان زمانی که از سلطه گران و دولتهای مشهور نامسلمان در هراس به سر می برند، دارای عظیمترین قدرتهای دنیا هستند اما خود را باور ندارند. هر قدر بیشتر وابسته باشند احتمال خطر بیشتر می شود.
همان طور که جنین در شکم مادرش نمی تواند نعمت های دنیا را بفهمد، ما نیز هرگز نمی توانیم نعمت های آخرت را درک کنیم، قرآن و روایات تنها کاری که انجام داده اند این بوده است که به اندازه درکمان، تصویری اجمالی از آخرت را برای ما عرضه کنند.
بسیاری از افراد از تبعات شوم و خطرناک اسراف در دنیا و آخرت اطلاعی ندارند و یا اینکه از آن غافل هستند از این رو در میزان مصارف خود دقت لازم را به خرج نمی دهند.
نهج البلاغه گوشه هایی از سخنان انسان کاملی است که هم در عرفان نظری و هم در عرفان عملی، عارف کامل است، اگر چه تمام آموزه های عرفانی امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه گرد آوری نشده است.
تقوا یک نیروى باز دارنده درونى است که در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر ارتکاب کارهای خلاف حفظ مى کند. کمال تقوا آن است که علاوه بر دوری از گناهان و محرمات، از مشتبهات نیز اجتناب شود.
شهادت گواه بر آبادانی است که سربازان امام زمان علیه السلام با شب زنده داری و تلاوت قرآن و زمزمه های "یا مهدی عجل علی ظهورک" در سرزمین وجود خویش ایجاد نمودند. آنان امام علیه السلام را با چشم قلب دیدند و لبیک گویان اندیشه مهدویت را در زندگی جهادی، کاربردی و عملی کردند.
در برهان علیت گفته می شود منظور از علت، علت تامه است و آن علتی است که با وجود آن معلول ضرورتاً به وجود می آید و نابودی معلول نشان دهنده نابودی علت است، در این صورت آیا علت و معلول در وجود به هم وابستگی متقابل پیدا نمی کنند؟ آیا علت می تواند وجودی مستقل از معلول داشته باشد؟
توجه به نزدیکان و دید و بازدید از اقوام و آشنایان یکی از زیباترین و با ارزش ترین کارهای اخلاقی و دینی است که ما ایرانیان در طول سال بخصوص در ایام فراغت و تعطیلات مبادرت به انجام آن می ورزیم، با رونق یافتن بازار دید و بازدید در ایام تعطیلات شادابی، طراوت و زیبایی خاصی به زندگی ها بخشیده می شود