
بنابر تحقیق مسلّم و غیر قابل انکار انتسابات و پیوندهایى که بین بنى هاشم و امویان رخ داده «یکطرفى» بوده است، به این معنا که عمدتاً امویان و دیگر مخالفان بوده اند که با بنى هاشم پیوند بسته و از بنى هاشم دختر گرفته اند، ولى در بنى هاشم، کسى نیست که از مخالفان دخترى گرفته باشد.
در خصوص این مسئله آن چه که در تاریخ مسلّم و قطعى است این که مادر هیچ یک از ائمّه اطهار علیهم السلام از امویان نمی باشد.
در این زمینه یک مورد قابل بحث و تحقیق است:
1. دامادى امام محمد باقر علیه السلام با قاسم بن محمّد بن ابی بکر
قاسم از فقهاى مدینه و شخصى موجَّه و وزین بوده است که حضرت امام باقر علیه السلام ، امّ فروه دختر او را به همسرى گرفتند. این مخدّره، مادر امام صادق علیه السلام است.
اهل سنّت می گویند: وقتى شما در خطاب به امامان خود می گویید:
اشْهَدُ أنَّکَ کُنْتَ نُوراً فی الأصْلابِ الشّامِخَةِ والأَرْحَامِ المُطَهَّرَةِ؛(2)
گواهى می دهم که شما به صورت نورى در پشت مردانى عالى درجه و رحم هاى پاک و دور از پلیدى بوده اید؛
پس خلیفه اول که پدر بزرگ مادرِ امام صادق علیه السلام است از «اصلاب شامخه» می باشد و باید به ایمان و پاکى او قائل بشوید.
در پاسخ این استدلال چنین می گوییم:
هر دو مقدّمه این استدلال صحیح و بدون تردید مورد تصدیق شیعه است، به این معنا که تردیدى نیست که امّ فروه دختر قاسم، همسر امام محمّد باقر و مادر ششمین امام شیعیان جعفر بن محمّد الصّادق علیهما السلام است و قاسم نواده خلیفه اول می باشد.
از طرف دیگر نیز شکّى نیست که مضمون عبارت یاد شده که از فرازهاى زیارت وارث است از اعتقادات شیعیان به شمار می رود؛ ولى نتیجه اى که از این دو مقدّمه گرفته شده، نادرست می باشد زیرا که اوّلًا بر آشناى با استعمالات عرب پنهان نیست که منظور از واژه «اصْلاب» در زیارت شریفه، اجداد پدرى هستند(1) و اجداد پدرى امامان شیعه علیهم السلام ، تا حضرت آدم ابوالبشر معلوم بوده و روشن است که هیچ ارتباطى با «خلیفه اول» ندارند.
براى مثال «سَلمى » همسر حضرت هاشم علیه السلام بانویى طاهره و مطهّره بوده است، که این بانو، مادر حضرت عبدالمطّلب به شمار می رود. هم چنین همسر حضرت عبدالمطّلب علیه السلام که مادر حضرت ابوطالب علیه السلام است نیز بانویى پاکدامن، طاهره و مطهّره بوده است. با عنایت به آن چه بیان شد به طور کامل روشن گشت که «خلیفه اول ابن ابی قحافه» نه در شمار «اصلاب» قرار می گیرد و نه در عداد «ارحام» و اساساً، این دو کلمه، هیچ گونه ارتباطى با خلیفه اول ندارند، تا این که کسی، ملزَم به تکریم جناب ایشان باشد.(3)
منابع:
(1).لسان العرب: 1/ 527- 526
(2). زیارت وارث
(3). الطبقات الکبرى: 8/ 463
(4). کتاب جانشین پیامبر، اثر حضرت آیت الله میلانی