
بى تردید ساعات یا دقایقى که انسان به طرائف الحکم مى پردازد از ساعات مفید عمر اوست، زیرا هم آموزندگى دارد و هم نشاط و هم سبب مى شود بازدهى کار او بیشتر گردد.
حکمت، غذای روح
جسم انسان، خسته می شود. رفع خستگی از جسم یا به استراحت است یا به نظافت یا به تغذیه و یا به تفریح و گاهی به دو یا چند مورد از این موارد. امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: «همانطور که جسم شما خسته و ملول می شود قلب شما نیز ملول می شود.»
اما رفع ملالت از روح، راهی غیر از رفع خستگی از جسم دارد. گاهی فکر می کنیم به همان طریق که از جسم خستگی زدایی می کنیم، می شود از روح نیز خستگی را زدود در حالی که راه اصلی چنین نیست.
آیا روح آدمی صرفاً نرم افزار بدن است که با سرویس و روغن کاری بدن، روح نشاط پیدا کند؟ نفس حیوانی چنین است اما روح انسان این چنین نیست. بنابراین سرویس کاری بدن برای روح انسانی کافی نیست.
چگونه ملالت روح را برطرف کنیم؟
«إنّ القلوبَ تَملّ کما تَملُّ الابدانُ فابتَغوا لها طَرائِفَ الحِکَمِ.» روان آدمیان همچون جسمشان ملول می شود. برای زدودن خستگی از روح (قلب) تازه هایی از حکمت بجویید. (نهج البلاغه، حکمت ٩١)
برای رفع ملالت روح، از دو روش استفاده می شود: ١. تخدیر. ٢. تغذیه.
تخدیر یعنی کاری کنیم که روح انسانی خفته بماند. امروزه انواع و اقسام مواد مخدر، برای این است که روح انسانی را نگذراند بیدار شود. مانند نوزادی که گرسنه است و غذای مناسبش تمام شده. کاری می کنند که بخوابد و بیدار نباشد که گریه کند. در مقابل روش تخدیر، تغذیه روح است که حضرت امیر می فرماید؛ وقتی روح شما خسته می شود حکمتهای تازه (غذای تازه از حکمت) به او بخورانید. به کار بستن این دستور مبارک امام علیه السلام مى تواند به صورت شخصى باشد یا به صورت جمعى و عام به این معنا که هر انسانى لازم است براى خود جهت موارد خستگى از کارهاى علمى یا اجتماعى برنامه ریزى داشته باشد تا بتواند با نشاط بیشتر به کارهاى مثبت خود ادامه دهد و نیز براى مراکز علمى و جمعیت هاى مختلف باید برنامه ریزى هایى شود که آنها را به هنگام خستگى از کار و ملالت، نشاط و آرامش بخشد.
بى تردید ساعات یا دقایقى که انسان به طرائف الحکم مى پردازد («طرائف» جمع «طریفه» به هر چیز تازه و جالب و شگفت انگیز گفته مى شود) از ساعات مفید عمر اوست، زیرا هم آموزندگى دارد و هم نشاط و هم سبب مى شود بازدهى کار او بیشتر گردد. همان گونه که در حکمت ٣٩٠ نیز آمده که امام علیه السلام مى فرماید: «لِلْمُوْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَات فَسَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَسَاعَةٌ یَرُمُّ مَعَاشَهُ وَسَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَبَیْنَ لَذَّتِهَا فِیمَا یَحِلُّ وَیَجْمُلُ وَلَیْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ شَاخِصاً إِلاَّ فِی ثَلاَث مَرَمَّة لِمَعَاش أَوْ خُطْوَة فِی مَعَاد أَوْ لَذَّة فِی غَیْرِ مُحَرَّم»؛ انسان با ایمان، ساعات زندگى خود را به سه بخش تقسیم مى کند: بخشى را صرف عبادت و مناجات با پروردگارش مى نماید بخش دیگرى را در طریق اصلاح معاش و زندگى به کار مى گیرد و بخش سوم را در راه بهره گیرى از لذت هاى حلال و دلپسند صرف مى کند.
شبیه این مضمون در بحارالانوار از پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله به عنوان یکى از مطالبى که در صحف ابراهیم از سوى خدا نازل شد، آمده است.
سخن آخر
می توان نتیجه گرفت که یکی از وظایف پدران، مادران و مربیان، تهیه منابع حکمت برای نوجوانان و جوانان و در اختیار آنها نهادن است. اگر غذای مطلوبی عرضه شود و انسان گرسنه باشد، سراغ آن غذا می رود. اگر ما حکمتهایی از اولیا و انبیا و اندیشمندان بشری که در اختیار داریم عرضه کنیم، بر روح انسانها اثر می گذارد. گاهی ممکن است یک جمله زندگی فردی را متحول کند. این سخن را با شعرى که ابن ابى الحدید در شرح این کلام حکمت آمیز مولا آورده پایان مى دهیم:
أفِدْ طَبْعَکَ الْمَکْدُودَ بِالْجِدّ راحهً تَجَمُّ وَعَلّلْهُ بِشَى ءٍ مِنَ الْمَزْحِ
وَلکِنْ إذا أعْطَیْتَهُ ذکَ فَلْیَکُنْ بِمَقْدارِ ما یُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ
طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذیرد و به وسیله چیزى از مزاح آن را درمان کن. ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مى ریزند. (که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مى کند.)
منابع:
- نهج البلاغه، حکمت ٩١ و ٣٩٠
- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ١٩، ص ١٦
- سیری در حکم نهج البلاغه،شهاب الدین ذوفقاری