|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات
فاطمه زهراء علیها السلام


 

فاطمه زهراء علیها السلام شخصیتی ستودنی و الگو دارند و بخش کوچکی از ویژگیها و خصوصیات ستودنی ایشان در لابلای کتابهای حدیثی و تاریخی به دست ما رسیده است. با این حال نباید با ساده اندیشی به سراغ این کتابها رفت؛ چرا که در لابلای این نوشته ها گهگاهی اشتباهات یا دسیسه هایی رخ داده است که نه تنها فضیلت، بلکه دروغ و افترائات ناروا به صدیقه طاهره علیها السلام است.

 

دختر جسم پیامبر؛ دختر روح پیامبر

فاطمه زهراء علیها السلام آنقدر به نفس خود مسلط است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جمله ویژه ای درباره او فرموده است: "خدا برای رضایت فاطمه راضی می شود و برای غضب فاطمه غضب می کند." و نیز فرموده است که "هر که فاطمه را بیازارد مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است."
لازم به ذکر نیست که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هیچگاه درباره افراد غلو نمی کند و از روی تمایل پدر و فرزندی، حرف ناروایی را به خدا نسبت نمی دهد؛ بلکه عین حقیقت را می فرماید.

قبل از هر مطالعه تاریخی و حدیثی لازم است اصول دین خود را بشناسیم. از راه های یقین آور درباره خدا و پیامبر و معصومین علیهم السلام کشف حقیقت کنیم. سپس بقیه معارف دین را بر آن پایه قرار دهیم

سرابهای فضلیت

در کنار گل، علفهای هرزه نیز پیدا می شوند که با فریب بیننده، خود را به شکل یک گل نشان می دهند. درباره فضایل فاطمه زهراء و ائمه اطهار علیهم السلام نیز از این علفهای هرز گفته شده است. به عبارت دیگر برخی از جملاتی که در قالب تاریخ و حدیث برای ما بیان شده است، در ظاهر فضیلت و جلوه گاه عظمت ایشان است اما وقتی با توجه بیشتری به آن نگاه می کنیم، آن را شامل تخریبها و نسبتهای دروغ و ناروایی می یابیم که از ساحت این خاندان به دور است.
افسوس آنکه این نسبتها تحت عنوان فضیلت و در پوششی از کلمات زیبا و اکرام آور به مردم عرضه شده است که در اینجا دو نمونه به طور خلاصه می آوریم:
ابی سعید می گوید که حضرت علی علیه السلام روزی از فاطمه زهرا علیها السلام می پرسد آیا غذا داریم که به من دهی؟ آن حضرت قسم می خورد که دو روز است که غذا نداشته اند. حضرت علی علیها السلام از خانه بیرون می رود و دیناری قرض می کند که غذا تهیه کند اما متوجه می شود که حال و روز خانواده مقداد از او بدتر است و آن پول را به مقداد می دهد و در انتهای شب که به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه باز می گردد، نزد حضرت زهرا علیها السلام غذایی می یابد و با نگاه تندی به ایشان نگاه می کند و می گوید: مگر قسم نخوردی که دو روز است غذا نداشته ای؟ پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید: این پاداش آن دینار است. و همچنین خدا را شکر می کند که در امت او حضرت علی علیه السلام مانند حضرت زکریاء و حضرت فاطمه علیها السلام مانند حضرت مریم است. و این آیه شریفه را تلاوت کردند: «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» (ال عمران/37).

فاطمه زهرا

دروغی در میان راستها

شکی نداریم که حضرت زهرا علیها السلام جزو کسانی است که مائده بهشتی تناول کرده است و گزارشهای آن به ما رسیده است اما حکایتی که در بالا ذکر شد یقینا نادرست است و جنبه تخریبی آن بیش از جنبه صداقت آن است و ما هر سخنی را به عنوان فضیلت حضرت علی و فاطمه زهراء علیهما السلام قبول نمی کنیم.
این حکایت بسیار زیبا می نماید اما دارای اشکالات فراوان است. نظیر القای این مطالب:
- امام علی علیه السلام مردی خشن و سریع الغضب بوده است.
- به نظرش ممکن بوده که فاطمه علیها السلام غذا داشته باشد اما قسم دروغ بخورد و به شوهرش غذا ندهد.
- ناراحت کردن حضرت زهرا علیها السلام اشکالی ندارد بلکه امری عادی بود که توسط امام علی علیه السلام آن هم در محضر حضرت رسول صلی الله علیه و آله انجام می شده است.
- حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله که "هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است" خیلی هم جدی نیست.

ردپای این سخن در کتابها

با جستجو در متن کتابها مشاهده می کنیم که این حکایت تحت عنوان فضیلتهای حضرت زهرا علیها السلام با همین عبارتهای توهین آمیز در کتابهای مختلف نقل و بازخوانی و بازنویسی شده است و در میان این کتابها،  کتابهای مشهوری نیز دیده می شود که آن را نقل کرده اند اما خوانندگان خود را به این نکته ها توجه نداده اند. (1)

ما وظیفه داریم سخن شناس باشیم و هر سخنی را به اسم فضیلت اهل بیت علیهم السلام قبول نکنیم اما اگر کسی این روایت را قبول کند به این نتیجه می رسد که حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله که "هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است" خیلی هم جدی نیست!! و همین تفکر برای برخی از نااهلان تاریخ منفعت داشته و دارد.

نمونه دیگر؛ لقب ابوتراب

یکی از لذتهای معاویه و امثال او آن بود که به جای نام بردن از حضرت علی علیه السلام، از کنیه ایشان "ابوتراب" استفاده می کردند و به خیال خود با این کار سبب کسر شأن آن حضرت می شدند چون خیال می کردند که ابوتراب معنای بد و تمسخرآمیزی دارد.
اما در حقیقت، این لقب دارای معانی خوبی است. مثلا از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که: چون روز قیامت شود و شخص کافر پاداش و نزدیکى و کرامتى را که خداى متعال براى شیعیان على آماده نموده ببیند گوید: اى کاش من ترابى بود) یعنى کاش از شیعیان على (ابو تراب) بودم). (2)
با این حال، وقتی به کتابها مراجعه می کنیم مشاهده می کنیم که برای این کنیه حکایتی دروغ نقل شده است که در ظاهر نشانگر عظمت حضرت علی علیه السلام است:
پیامبر صلی الله علیه و آله به دنبال علی علیه السلام آمد اما او را در خانه نیافت و سراغ او را از فاطمه زهرا  علیها السلام گرفت. ایشان به پدر عرض کردند که بین من و او حرفی پیش آمد و باعث عصبانی شدنم گردید و از خانه رفت... سرانجام پیامبر صلی الله علیه و آله او را در حالت خوابیده در مسجد یافت که خاک بر رویش ریخته شده بود و به ایشان فرمود: برخیز ای ابوتراب. به این مناسبت بود که حضرت علی علیه السلام کنیه "ابوتراب" را خیلی دوست می داشت.
این حکایت در ظاهر نشانه علاقه فراوان امام علی علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله به یکدیگر است اما به طور ضمنی تخریبگر شخصیت حضرت علی علیه السلام است زیرا نتوانسته با همسر خود آن هم دختر بی عیب پیامبر صلی الله علیه و آله به خوبی صحبت کند و کارش به مشاجره و عصبانیت طرفین و قهر کشیده است...(3)
ما وظیفه داریم سخن شناس باشیم و هر سخنی را به اسم فضیلت اهل بیت علیهم السلام قبول نکنیم اما اگر کسی این روایت را قبول کند به این نتیجه می رسد که حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله که "هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است" خیلی هم جدی نیست!! و همین تفکر برای برخی از نااهلان تاریخ منفعت داشته و دارد.

آنچه مهمتر از روایت است

از مطلب بالا متوجه می شویم که اگر بدون ژرف نگری به سراغ کتابها برویم حتی ممکن است در میان فضایلی که برای معصومین علیهم السلام ذکر می کنند، مطلبی باشد که ما را به اشتباه بیندازد. این مطلب ممکن است در کتابهای معروفی نیز ذکر شده باشد و نکته انحرافی آن از چشم مولفین آن نیز دور مانده باشد.
بنابراین قبل از هر مطالعه تاریخی و حدیثی لازم است اصول دین خود را بشناسیم. از راه های یقین آور درباره خدا و پیامبر و معصومین علیهم السلام کشف حقیقت کنیم. سپس بقیه معارف دین را بر آن پایه قرار دهیم. مثلا اگر از راه های یقین آور قرآنی و حدیثی به عصمت امام علی و حضرت فاطمه علیهما السلام یقین کنیم، دیگر هر حدیث و حکایت تاریخی را به اسم فضیلت آنان باور نخواهیم کرد. اهمیت این کار از مطالعه هر کتاب حدیث و تاریخ بیشتر است.

پی نوشت:
1- امالی طوسی، ص617؛ کشف الغمه، ج1، ص 469
2- علل الشرایع، ج1، ص156
3- صحیح بخاری، ج1، ص114؛ صحیح مسلم، ج7، ص124

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی