|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات
 
لفظ موجود و وجود جدای از تفاسیر و توضیحات مفهومی، از نظر لغوی به چه معنا است؟ آیا می‌توانیم بگوئیم وجود صاحب جود است و با تجلی خود، موجود جود را می‌پذیرد، به عبارت دیگر؛ آیا می‌توانیم بگوئیم موجود پذیرنده جود است و خدا را وجود بنامیم نه موجود؛ زیرا تنها او صاحب جود است و مخلوقات را موجود بنامیم نه وجود؛ زیرا تنها پذیرنده جود هستند نه سرمنشأ حقیقی آن؟
پاسخ اجمالی
الفاظ «موجود» و «وجود» هر دو از ریشه «و ج د» هستند، امّا «وجود» مصدر و به معنای هستی در مقابل عدم است، ولی «موجود» به معنای هست شده از نیستی است. چیزی که نبوده و به وجود آمده! و مقابل آن معدوم است؛[1] لذا خداوند «وجود» مطلق است و وجود دارد و به معنای لغوی «موجود» نیست؛ چون خداوند سرمدی و ازلی است و همیشه بوده است، امّا غیر از خداوند همه، «موجود» هستند.
اما اینکه خدا «وجود» است و نه «موجود» به معنای لغوی آن، ارتباطی با موضوع «جود» ندارد، زیرا «موجود» و «وجود» از ریشه «و ج د» هستند، امّا «جود» از ریشه «ج و د» بوده و با هم ارتباطی ندارند مگر از باب اشتقاق کبیر[2] و در منابع قرآنی و روایی نیز چنین برداشتی اعلام نشده است. با این وجود، ترادف کلمات مشابه می‌تواند نگرش ذوقی زیبایی از آفرینش باشد. و در ادعیه نیز مشابه آن وجود دارد: «وَ مُوجِدَ کُلِّ مَوْجُودٍ وَ مُحْصِیَ کُلِّ مَعْدُودٍ وَ فَاقِدَ کُلِّ مَفْقُودٍ لَیْسَ دُونَکَ مِنْ مَعْبُودٍ أَهْلَ الْکِبْرِیَاءِ وَ الْجُود»؛[3] یعنی؛ و به وجود آورنده هر موجود .... ای اهل کبریا و جود!
 

[1]. ر.ک: جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج 2، ص 547، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1410ق؛ حمیری، نشوان بن سعید‌، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم‌، ج 7، ص 4421، بیروت، دار الفکر المعاصر، چاپ اول، 1420ق.‌
[2]. اشتقاق اجمالاً بر سه قسم است: اشتقاق صغیر، کبیر و أکبر. اشتقاق صغیر؛ یعنی تناسب فرع با أصل در حروف و ترتیب و معنا مانند «ضَرَبَ» (با سه فتحه) و «ضَرب» بر وزن وَقت. اشتقاق کبیر؛ تناسب در حروف و معنا است نه در ترتیب؛ مانند «جبذ» و «جذب». اشتقاق أکبر؛ تناسب در معنا است فقط مانند «نعق» «نهق»؛ بلاغى، سید عبد الحجت، حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، تعلیقه ‏2، ج ‏7، ص 344، قم، انتشارات حکمت، 1386ق. 
[3]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج ‏2، ص 804، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.‏
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • تاریخ نشر: يكشنبه / ۲۲ آذر ۱۳۹۴

ابدی

ازلی

جود

خداوند

سرمدی

فلسفه

موجود

هستی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی