
انسانها با خطا و اشتباه در زندگی و انتخاب راه ناشایست، خود را از مسیر الهی و فیوضات خداوندی دور کرده و در مسیری قرار می گیرند که آنها را به ناکجا آباد می برد. آنان با پیروی از فرامین و دستورهای دشمن قسم خورده انسان و وسوسه های او و سرپیچی از اوامر و تکبّر در برابر خداوند یکتا، خود را به ورطه هلاکت می افکنند و دچار خسران می شوند، و در واقع انسان ظرف وجودی خود را وارونه می سازد و قابلیت خود را از کف می دهد و خود را از فضل الهی محروم می سازد. برخی از این عوامل عبارتند از:
1. سرپیچی از اوامر الهی
سرپیچی از دستورات خدا و رسول او و خروج از دایره بندگی موجب محرومیت از فضل الهی است. خداوند می فرماید: (وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یتَعَدَّ حُدُودَهُ یدْخِلْهُ ناراً خالِداً فیها وَ لَهُ عَذابٌ مُهینٌ)؛ 31 «و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانی کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید، [خداوند] وی را در آتشی در آورد که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفّت آور است.»
کسانی که از روی طغیان، سرکشی، دشمنی و انکار آیات الهی، حکم خدا را زیر پا می گذارند، در حقیقت به خدا و روز باز پسین ایمان ندارند، و از حدود الهی تجاوز نموده اند و کسانی که به حقوق دیگران تجاوز می کنند، در ردیف کفار، گرفتار عذاب جاویدان می شوند.
«خلود در دوزخ مخصوص کفار نیست. عصیان خدا و تجاوز به حقوق دیگران نیز می تواند زمینه خلود باشد. آنان که به وصیت نامه ها عمل نمی کنند، یا بدهی های متوفّا را نمی پردازند، یا با جعل سند و انکار حق و ندادن سهم بعضی از وارثان، سعی در تصاحب اموال آنان می کنند، برای همیشه در عذاب و قهر الهی اند.» 2بنابراین، نافرمانی از خدا و رسولش موجب قهر و عذاب الهی است که نمود محرومیت از فضل الهی می باشد.
2. شکستن پیمان الهی، سبب خسران
خداوند با ارسال رسل و انزال کتب بر پیامبران، از مردم پیمان گرفته است که جز خدای یکتا را نپرستند و در مسیر اطاعت الهی گام بردارند و شکست عهد و پیمان الهی را موجب ضرر و زیان خود آنان می داند؛ زیرا خداوند هیچ گونه ستمی بر بندگان روا نمی دارد و می فرماید: (ثُمَّ تَوَلَّیتُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرینَ)؛ 3 «سپس شما بعد از آن [پیمان] روی گردان شدید، و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، مسلماً از زیانکاران بودید.»
در این آیه شکستن عهد و پیمان الهی موجب محرومیت از فضل باری تعالی معرفی شده است و اصولاً در فرهنگ و بینش قرآنی، دنیا تجارت خانه ای است که جمعی در آن سود می برند و گروهی دیگر زیان می کنند.
هنگامی که بنی اسرائیل پیمان عمل به محتویات تورات را شکستند و از آن تخلّف نمودند، در حقیقت عمر خود را که باید در راه اطاعت از خدا و پیامبر صرف می کردند، از دست دادند و این شکست پیمان الهی موجبات خسران در زندگیشان شد. با وجود این، فضل خداوند بسیار بود و توفیق آنان بر توبه موجب شد که جلوی این خسران گرفته شود؛ زیرا اولین مرحله آغاز تقوا و پرهیزگاری توبه است و از جمله انسانهایی که در پیشگاه خداوند متعال ارزش والایی می یابند و مورد احترام و دعای فرشتگان قرار می گیرند، توبه کنندگان هستند.
بنابراین، عمل به دستورات و وفا به عهد الهی موجب رشد و سعادت و شکستن عهد و پیمان الهی موجب از دست دادن سرمایه اصلی (عمر انسان) و خسران می شود.
3- وسوسه های شیطان
خداوند در قرآن کریم به انسان مکرّر دستور می دهد که از وسوسه های شیطان پیروی نکند و اگر کسی واقعاً بنده خدا باشد، نباید از شیطان اطاعت کند؛ لذا می فرماید: (وَ إِمَّا ینْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ)؛ 4 «اگر از شیطان وسوسه ای به تو رسد، به خدا پناه بر؛ زیرا که او شنوای داناست.»
هر کسی از وسوسه های شیطان که همانا به فحشا و بدکاری دستور می دهد، پیروی کند، او گمراه کننده است و با وعده به فقر و نداری، از کارهای خوب جلوگیری می کند و در مقابل خداوند می ایستد. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: (الشَّیطانُ یعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ)؛ 5 «شیطان به شما وعده فقر می دهد و به زشتی فرمان می دهد؛ و[لی] خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و و برکت می دهد، و خداوند گشایشگر داناست.»
خدای بزرگ در آیات بسیاری به انسان هشدار می دهد و می فرماید: شیطان دشمنی آشکار است، در دشمنی او با شما هیچ گونه شکی نکنید و هنگامی که انسان در صدد کار خوبی همچون انفاق و ایثار باشد؛ شیطان وارد عمل می شود و او را وعده فقر می دهد. اگر ایمان شخصی سست باشد، شیطان پیروز؛ ولی باید فضل و رحمت خدا را فراموش نکرد؛ زیرا وعده ای که شیطان می دهد از روی جهالت و نادانی و هدفش گمراهی است؛ امّا وعده ای که خداوند می دهد از روی علم است و هدفش رستگاری و نجات انسان از این دیو سرکش و دشمن بشریت. دوری از شیطان و اطاعت نکردن از اوامر ظاهرفریب و شیطانی، خود جلوه ای از فضل الهی و رهایی انسان از این دشمن قسم خورده است.
خداوند می فرماید: (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیطانَ إِلاَّ قَلیلاً)؛ 6 «اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، مسلّماً جز [شمار] اندکی، از شیطان پیروی می کردید.»
از بلاهای بزرگی که دامنگیر جوامع مختلف می شود و روح اجتماعی و تفاهم و همکاری را در میان آنها می کشد، وسوسه های شیطان، برای ایجاد تفرقه و از بین بردن وحدت است.
بنابراین، برای نجات از دامها و وسوسه های رنگارنگ شیطان و لشکریان گوناگونش که در اشکال مختلف شهوات، مراکز فساد، سیاستهای استعماری، مکتبهای انحرافی و فرهنگهای فاسد بروز می کند، باید به سایه فضل و لطف پروردگار و ایمان و تقوای الهی پناه برد، و خود را به ذات پاک او سپرد که جز این، راهی نیست.
پی نوشت ها :
1) نساء/14.
2) تفسیر نور، محسن قرائتی، مؤسسه در راه حق، قم، 1376 ش، ج2، ص296.
3) بقره/64.
4) اعراف/200.
5) بقره/ 268.
6) نساء/83.