خداوند تبارک و تعالی، وجود مطلق و کمال مطلق است که هیچ گونه عیب و نقصی در آن نیست. وجود بی همتایی است که توانایی انجام هر کاری را دارد و به همه اشیاء در تمام حالات و زمانها آگاه است، شنوا و بیناست، دارای اراده و اختیار است، زنده و خالق همه چیز و سرچشمه تمام خیرات و خوبیهاست، و همه موجودات (مخلوقات) را دوست دارد و نسبت به آنها مهربان است.
توحید در خالقیت یعنی اینکه در جهان هستی هیچ خالقی جز خدای سبحان وجود ندارد. موجودات امکانی، آثار و افعال آنان، حتی انسان و تمام اختراعات و اکتشافاتش حقیقتاً و بدون گزاف گویی مخلوق خداوند هستند. آن چه را که در عالم هستی است تمام مخلوق او هستند، منتها برخی بدون واسطه و برخی با واسطه.
«دین» از بزرگ ترین نعمات الهی است و به فرموده ی امام سجاد (علیه السلام) راه احسان خداست که انسان را به سوی رستگاری و احسان در راه الهی می کشاند و عاقبت سعادتمندی را برای صاحبش فراهم می نماید. از جمله درخواست ها و تلاش های ما باید در جهت حفظ دین باشد که برای این امر در خود دین و شریعت الهی دستورالعمل هایی وجود دارد!
بسیاری از دانشمندان و علمای مذاهب و فرق اسلامی شفاعت را، به عنوان یک اصل مسلم در دین اسلام،مورد پذیرش قرار داده وبرای آن شأن و جایگاهی رفیع قائلند. این التزام عقیده ،ریشه در کلام وحی و روایاتی دارد که از جوامع روایی عامه مورد بهره برداری قرار گرفته که معیارها، و مختصات کلی مساله شفاعت را روشن و مبرهن می سازد. با این همه ادله متقن و موجهی که شیع و اهل سنت از مساله شفاعت ارائه می دهند، آنان به دلیل تسلط نداشتن بر آیات قرآنی پیرامون مسأله کفر و ایمان و عدم تطبیق صحیح شرایط شفاعت کننده و شفاعت شونده، آن را با شرک اشتباه گرفته اند. از همین رو غرض ورزان وهابی با دلالت به برخی از ادله ،مساله شفاعت جویی را امتداد رسم جاهلیت پیش از اسلام دانسته، با آن مخالفت نموده، ومعتقدان به این مساله را همانند بت پرستان جاهلی به شمار آورده اند و بالاتر اینکه، بت پرستان را انسانهایی معتقد به خالقیت، ربوبیت و رازقیت دانسته و تنها ایراد کارشان را اعتقاد به شفاعت پنداشته اند، و مسلمانان معتقد به این اصل را از کفار جاهلی بدتر دانسته و آنان را حتی واجب القتل می دانند. در این گفتار برآنیم تا با ترسیم سیر پندار موهوم وهابیت و خواستگاه های آنان در مساله شفاعت ، احتجاجات و ادله این گروه را در چند مرحله مورد بررسی قرار داده و پاسخهای لازم و کافی را در این زمینه ارائه دهیم.
عصر جاهلى، یعنى دوره اى که جوامع بشرى بر اثر دور ماندن از عصر انبیاء و رسوخ عقاید و عادت هاى غلط و خرافى داراى وضعیتى مى شوند که مناسب ترین عنوان براى آن، واژه "جاهلیت" است.
این وضعیت تنها مخصوص عربِ ساکن در جزیرة العرب پیش از ظهور اسلام نیست، بلکه شامل جوامع مختلفى مى شود که در برخى ویژگى ها مشترک اند.
امروزه براى اطلاع و شناخت درست از وضعیت مشترک جوامع جاهلى، راهى جز وحى و گزارش هاى مرتبط با منابع وحیانى وجود ندارد.