شناخت مطلق آن است که بشر خدا را می تواند بشناسد. انسان می تواند از چهار راه این را شناخت داشته باشد. یک راه شناخت راه حواس بود که نتیجه اش علم بود مثل براهین حسی که یک مقدمه تجربی دارد .
در برهان علیت گفته می شود منظور از علت، علت تامه است و آن علتی است که با وجود آن معلول ضرورتاً به وجود می آید و نابودی معلول نشان دهنده نابودی علت است، در این صورت آیا علت و معلول در وجود به هم وابستگی متقابل پیدا نمی کنند؟ آیا علت می تواند وجودی مستقل از معلول داشته باشد؟
یکی از مسائلی که مادیگرایان و منکران خدا برای انکار وجود خالق هستی به آن استدلال میکنند وجود «شر» است. مشکل اساسی و مشترک استدلال این گروه آن است که آنها شر را به صورت مطلق فرض میکنند، بهگونهای که هیچ خیری در او نیست.