
مبانی فلسفی مهدویت از دو جهت قابل بررسی است: از جهت علت غایی و از جهت علت فاعلی.
یعنی؛ از سویی مقتضای هدف داشتن خلقت و محال بودن نقض غرض، وجود انسان کامل است و این که انسان کامل در سلسله ی علت غایی خلقت عالم قرار داشته باشد. و از سویی دیگر از زاویه ی علت فاعلی باید گفت: سنخیت علت و معلول اقتضا می کند که میان علت نخستین جهان که واحد من جمیع الجهات است و هیچ جهت کثرت در او نیست و میان معلولات عالم که متکثرات اند یک جهت وحدتی تحقق داشته باشد که از جهتی ارتباط با وحدت کل و از جهتی تناسب با عالم کثرت داشته باشد. این فقط در عالم نفس متحقق است، نفس انسان کاملی که متکثرات را تحت نفوذ بگیرد و این همان نفس پیامبر و اهل بیت است.
برخی از روایات محل خاصی را برای سکونت آن حضرت(عج) مشخص نمی کنند و جایگاه آن حضرت را در بیابانها و کوهها معرفی می کنند، مانند روایت ابن مهزیار که شیخ طوسی(ره) در کتاب غیبت بیان کرده است. دسته ای دیگر از روایات، منطقه خاصی را برای زندگی حضرت حجت(عج) تعیین میکنند. مثلاً: مدینه و پیرامون آن و یا کوه رضوی که در اطراف شهر مدینه است.