
بین صحبت هایش فهمیدم از طریق گروهی که خود را دیندار می دانند اما در واقع دین را نشناخته اند و با رفتارهایشان تیشه به ریشه دین می زنند، با مسائل دینی آگاه شده است ...
بین صحبت هایش فهمیدم از طریق گروهی که خود را دیندار می دانند اما در واقع دین را نشناخته اند و با رفتارهایشان تیشه به ریشه دین می زنند، با مسائل دینی آگاه شده است ...
معقول اصطلاحی فلسفى است؛ یعنى آنچه به ذهن آید، در مقابل محسوس؛ یعنى آنچه به حس آید. کلمه معقول، گاهی بر صور عقلیه اطلاق می شود و گاه بر امورى که در خارج وجودى ندارند و گاه بر امورى که محسوس نیستند و مجردند که در این صورت مراد از معقول عقل است.
صورتهای حسی مجرد هستند و از بین نمی روند. بله ممکن است این صور علمیه فراموش شوند. ادراکات و صور حسی ارتباطی با ماده دارند؛ یعنی علم ما به فلان صورت محسوس، از وجود مادی آن حاصل شده است، یا به عبارت دیگر؛ شرط حضور ماده فقط جهت حصول استعداد در نفس برای ادراک حسی است. پس احتیاج ادراکات حسی به ماده فقط از باب معِد (آماده کننده) جهت حصول استعداد در نفس برای ادراک حسی است. و آنگاه که صور علمیه در نفس حاصل شد، از عالم ماده خارج شده و حرکت جوهری در ماده، تأثیری بر صور علمیه مجرد نخواهد داشت.