آیا دین و دینداری ما نیاز به اصلاحات دارد؟/ نقدی بر پروژه پروتستانیسم اسلامی

شاید برای دینداران این سؤال به وجود بیاید که آیا آنچه بهعنوان دین به آنها عرضه میشود، مطابق با همان متن اصلی شریعت است و یا اینکه آیا دینی که در اختیار آنها قرار دارد، توانایی پاسخ به همه نیازهای آنها را دارد؟
اگر تاریخ اسلام و تاریخ جوامع دینی را مرور کنیم، به مواردی از خرافهگرایی و بدعتگذاری برمیخوریم که هر کدام بهنوعی جامعه دینی را از باورهای اصیل دینی دور کردند و بدینجهت کسانی از درون یا خارج از ساختار حوزههای علمیه، به مقابله با آن جریانها و تفکرات انحرافی میپرداختند.
در حقیقت این مقابله نوعی اصلاح به معنای ترمیم و تهذیب دین از بدعتها، یعنی مقابه با «ادخال مالیس من الدین فی الدین» بوده است و کسانی که در این راه حرکت کردهاند را میتوان مصلحان دینی خواند. چهبسا بتوان گفت مبارزه با بدعت و خرافات، ویژگی مشترک همه مصلحان دینی بوده است.
اما انگیزههای اصلاحگری دینی، به دلیل مذکور ختم نمیشود و افرادی در طول تاریخ بودهاند که به دلایل دیگری خواهان خوانش جدید از دین شدند.
اولین جنبش اصلاح دینی در اسلام
اولین جنبشهای اصلاح دینی در جهان اسلام، زمانی شکل گرفت که عدهای در پی راهکاری برای مبارزه با استعمار کشورهای اسلامی، توسط کشورهای غربی برآمدند و اتحاد مسلمانان جهان برای بازسازی تمدن عظیم و قدرتمند اسلامی را پاسخی برای حل مشکل استعمار و عقبماندگی معرفی کردند.
سید جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده از اولین مصلحان دینی جهان اسلام بودند که هدفشان قدرت یافتن اسلام و مسلمین جهان بود.
اصلاح دین برای مدرن شدن
از دیگر انگیزههای ایجاد اصلاحات در اسلام، برخورد برخی از روشنفکران با جوامع غربی و مشاهده پیشرفت این کشورها در زمینههای مختلف است که آنها را به فکر حرکت دادن ایران، به سمت الگوی های پیشرفت غربی سوق داد و از آنجا که مانع تجددخواهی را دین و سنت میدانستند و از طرفی ریشه دگرگونی غرب را در پروتستانت لوتر میدیدند، پروژه پروتستانیسم اسلام را مطرح کردند. پرچمداران این جریان آخوندزاده و ملکم خان و سایر روشنفکران دینی عصر قاجار بودهاند.
برخی دیگر از نواندیشان هدفشان از مطرح کردن اصلاح نهضت دینی، مقابله با مدرنیته، سرمایهداری و فرهنگ غربی بوده است.
در عصر حاضر روشنفکران دینی که عبدالکریم سروش، محمد شبستری و.. سخنگوی آن هستند نیز در برخورد با چالش سنت و مدرنیته، شیوه تجددخواهی را پیش گرفته و برای آنکه کشور را از عقبماندگی نجات دهند، به اصلاح ساختارهای دینی رو آوردهاند.
مشخصه اصلی انگیزه این مصلحان، کوتاه کردن دست دین از فعالیتهای سیاسی و محدود کردن دین به حیات فردی است. به اعتقاد مجتهد شبستری، دین رابطه میان انسان و خداست. انسان با خدایش حرف میزند، خدا به او گوش میدهد و این منجر به تعالی معنوی انسان میشود. به این دلیل است که دین نمیتواند تبدیل به یک برنامه سیاسی شود.[1]
اصلاح دین برای مبارزه با سرمایهداری و استبداد
برخلاف انگیزه جریان روشنفکران که هدفشان از اصلاح دین، متجدد شدن جامعه و تطبیق سنت با مدرنیته بوده است، برخی دیگر از نواندیشان هدفشان از مطرح کردن اصلاح نهضت دینی، مقابله با مدرنیته، سرمایهداری و فرهنگ غربی بوده است.
به طور مثال دکتر شریعتی از روشنفکرانی است که با گرایشهای سوسیالیستی خود به بازخوانی تفکر دینی پرداخت و نتیجه گرفت که اسلام دین مبارزه و انقلاب است و تشیع علوی ما را به برابری و مبارزه با سرمایهداری دعوت میکند. اما آنچه که بهعنوان دین در برابر خود میدید، تفکری بیرمق و محافظهکار بود که نیاز به اصلاح داشت؛ بنابراین پروتستانیسم اسلامی را مطرح کرد تا بتواند به احیای ارزشهای فراموششده اسلامی جامعه خفته را بیدار کند.
آیا روشنفکران دینی پروتستانهای جهان اسلاماند؟اصلاح و احیا تفکر دینی در پارادایم فکری امام خمینی(ره)روحانیت و پروژه اصلاح و احیاء نهضت دینیاشتباه استراتژیک شریعتی در پروژه پروتستانتیسم اسلامیروشنفکران قجری و براندازی دین در لباس پروتستانیسم اسلامی
اصلاح دینی نواندیشان حوزوی
انگیزه اصلاحات شریعتی بهعنوان نیاز احیای ارزشهای فراموششده دینی و سوق دادن جامعه دینی به سمت تلاش و تکاپوی اجتماعی در بین برخی از نواندیشان حوزوی نیز طرفدارانی داشت، اما مسیر این دو جریان از جهاتی با هم تفاوتهایی دارند. امام خمینی، شهید مطهری، شهید بهشتی، طالقانی و بسیاری دیگر از اندیشمندان دینی را میتوان در این گروه قرار داد. شهید مطهری درباره لزوم نهضت اصلاح میگوید: ««فکر دینی ما باید اصلاح بشود. تفکر ما دربارهی دین غلط است غلط. ما اکنون بیش از هر چیزی نیازمندیم به یک رستاخیز دینی و اسلامی، به یک احیای تفکر دینی، به یک نهضت روشنگر اسلامی»[2]
اصلاحی که روشنفکران در نظر داشتند و دارند، تطبیق دین با مدرنیته غربی، بهعنوان یگانه راه رفع عقبماندگی است.
تفاوت عمده این جریان با شریعتی را میتوان در نگاه آنها به منابع دینی در نظر گرفت. در حالیکه شریعتی حوزویان را متحجر حجره نشین میخواند و برای دستاوردهای علمی حوزه ارزش چندانی قائل نبود، امام خمینی فقه جواهری را منبع اسلام شناسی و مبنای مبارزاتی خود معرفی میکرد. شریعتی درباره تز اسلامی منهای روحانیت گفته بود: «تز اسلام منهای آخوند در جامعه تحقق یافته است و این موفقیت موجب شده که هم اسلام از چارچوب تنگ قرون وسطاییآزاد شده است.»[3]
اصلاحاتی نه چندان دینی
اگر بدون تعصب به مسئله دینداری در حال حاضر نگاه کنیم، چالش بین سنت و مدرنیته و سردرگمی جوانان در دو راهی مدرن شدن و پایبندی به دین و همچنین نیاز گسترش دین در شئون مختلف حیات اجتماعی را تصدیق خواهیم کرد. اما در بین این همه انگیزه برای تغییر، باید کدامیک را الگو قرار داد؟
اصلاحی که روشنفکران در نظر داشتند و دارند، تطبیق دین با مدرنیته غربی، بهعنوان یگانه راه رفع عقبماندگی است. بسیاری از روشنفکران منبعی ثابت، مقدس و عاری از اشتباه را نمیپذیرند و با پررنگ کردن عقلانیت خودبنیاد، التزام به متن شریعت را انکار میکنند و همچنین ظرفیتهای دین برای پاسخ به همه نیازهای انسان را کامل نمیدانند.
شریعتی گرچه از این جهت که غرق در غرب نبود اما بیش از حد بر قرائت چپ از دین پافشاری میکرد و وجه مشترک او با روشنفکران دیگر در بیاهمیت جلوه دادن دستاوردهای حوزه و علمای اسلام است ک اوج این مخالفت را باید در اعتراض او به تشیع صفوی مشاهده کرد.
کدام الگو را بپذیریم؟
اما به نظر میرسد الگویی که امام و شاگردانش، نظیر شهید مطهری به دنبال آن بودند، بیشتر به واقع نزدیک باشد؛ چراکه در این تئوری هم منابع اصیل دینی ثابت است و هم نیازهای روز جامعه و مصالح زمان درک میشود و هم مانند جریان نخستین نواندیشی سید جمال اسد آبادی، گسترش تعامل و گفتگوی بین ادیان و توسعه اتحاد اسلامی در آن ارزش محسوب میشود.
به هر حال باید برای وضع موجود دینداری کاری کرد و نیازهای زمان را پاسخ داد که این فقط با اصلاح ساختارهای کهنه دینی امکانپذیر است. اگر دلسوزان دین اقدام نکنند و یا جریانهای سنتی اخباری، نص گرا و ضد فلسفه بخواهند جلوی اصلاحات بایستند، کسانی میآیند که همچون لوتر دین را به انزوا کشانده و مسیر تاریخ را عوض خواهند کرد.
پینوشتها:
[1]گفتگوی Jan Kuhlmann با مجتهد شبستری پیرامون اسلام و دموکراسی/وب سایت مجتهد شبستری
[2]مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، 505
[3]کتاب "با مخاطبهای آشنا"، ص 8
- تاریخ نشر: دوشنبه / ۲۱ آبان ۱۳۹۷