آخرین رویدادها:
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
پیوندها
کلید واژه
موضوعات
بایگانی
حدیث تصادفی
خلاصه آمار
اعلانـات
ضیق صدر که در گفتار وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) مطرح است یا کم حوصلگی و بی حوصلگی از بلاهایی است که عاملش کبر است. «وَ کِبْراً تَضَایَقَتِ الصُّدُورُ بِهِ» یقیناً این کبری که عامل ضیق صدر است همان قد عَلَم کردن در برابر پروردگار عالم است که متکبر به خاطر تکبرش از پذیرفتن خواسته های حق و عمل به برنامه های حق جدا می شود و در حقیقت از منبع قدرت و رحمت و احسان و کرم و جود و حلال مشکلات و طبیب دارد خودش را جدا می کند که این جدایی را امیرالمؤمنین (ع) در حکمت های نهج البلاغه می فرمایند: «وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ » یعنی بدترین رمیدگی است.
وحشی یعنی حیوانی که رام نیست رمیده است نمی خواهد بماند در شهر و جمع یا با حیوانات دیگر باشد که در ایران ما این وحشت را به ترس معنا می کند در حالی که خوف به معنای ترس است وحشت « وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ » یعنی آن حیواناتی که رمیدگی دارند نمی خواهند با اجتماعات خودشان باشند نمی خواهند در شهر باشند، نمی خواهند در محل های شلوغ باشند، می خواهند تنها باشند در تنهایی هم راه هجوم بلاها کاملاً باز است.
وقتی انسان یاری مثل خدا را به خاطر تکبرش از دست بدهد، منبع رحمت را از دست بدهد، منبع لطف را از دست بدهد و تنها بشود. زندگی برای او خیلی سنگین است به خاطر فشار درون و ضیق صدر و تنگی حوصله و عدم تحمل انسان را دچار بیماری روانی می کند یا دچار بیماری خودکشی می کند یا بلای سنگین تری به سر انسان می آید و او برای رفع این کم حوصلگی به هر کاری دست می زند و در حقیقت می خواهد خودش را از این ضیق صدر غافل بکند آن وقت پای مواد مخدر و گناهان کبیره و مسائل دیگر هم پیش می آید ولی آنهایی که با خدا زندگی می کنند وصل به منبع قدرت هستند، وصل به منبع رحمت هستند. از طریق این اتصال فیوضات پروردگار عالم را دریافت می کنند.
به این آیه شریفه توجه کنید آن وقت معلوم می شود در این اتصال چه خبر است « أَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنین» خود این آرامش این امنیت که ضد ضیق صدر است چقدر به نفع سلامت انسان، به نفع ایستادگی انسان، به نفع صبر انسان، و به نفع توکل انسان است.
در رابطه با ضد ضیق صدر که شرح صدر است ما آیاتی در قرآن کریم داریم ببنید این حوصلة فراوان چه نعمت عظیمی است!
وجود مبارک موسی بن عمران که یقیناً من المخلصین است شکی ندارد پروردگار عالم در سوره صافات اینها را که اسم می برد بعد به عنوان محسنین و مخلصین از آنها یاد می کند« إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنین »
وقتی که در ابتدای بعثتش مأموریت پیدا می کند که بیاید مصر و فرهنگ الهی را به فرعون و فرعونیان ارائه بدهد خوب هم با کشور مصر آشنا بود خوب هم با فرعون و فرعونیان آشنا بود و برایش روشن بود که اگر برود مصر و فرهنگ پروردگار را ارائه بدهد درگیری های زیادی پیش خواهد آمد. قبول نمی کنند مسخره می کنند کذّاب معرفی اش می کنند. تحقیرش می کنند که اگر انسان حوصله اش کم باشد یا ظرفیتش کم باشد، یا گنجایش نداشته باشد خوب تکلیفش را رها می کند وظیفه اش را تعطیل می کند، به خواسته های مهربان عالم پشت می کند و نهایتاً دست از یک تجارت بسیار عظیم معنوی دست برمی دارد می گوید نمی خواهد.
وقتی موسی بن عمران مأمور می شود برود همة اینها را می خواند که فرعون و فرعونیان به این راحتی فرهنگ خدا را نخواهند پذیرفت. بعد هم یکی از فرعونیان در درگیری کشته شده بود. می گویند قاتل با پای خودش آمده باید بگیریم و قصاصش بکنیم بعد هم موسی بن عمران با یک گلیم چوپانی با یک چوب دست وارد دربار بشود درباری که پر از طلا و نقره و پرده های زربافت است مسخره اش می کنند و دستش می اندازند.
لذا کلیم الله چون اهل تواضع است نسبت به خدا بود عرض می کند «رب الشرح لی صدری » خدایا آنقدر به من حوصله بده که من تاپایان کار خودم یا فرعونیان دست از تکلیفم و مسئولیتم و هدایت گمراهان برندارم، خسته نشوم، دلتنگ نشوم، بی حوصله نشوم، رها نکنم که خود این رها کردن هم برای خود انسان خسارت سنگینی است و هم ممکن است آدمی که رها می کند می رود در آینده تبدیل به یک چهرة عظیم اثرگذار بشود.
منبع :
پایگاه عرفان؛ سخنان استاد انصاریان پیرامون نهج البلاغه
