
ساعت 7:30 صبح شنبه مثل همیشه در صف اتوبوس ایستاده بودم. بعد از دو روز، بیحوصله و کمی هم خوابآلود پیامهای متعدد کانالهای خبری را نگاهی گذرا میانداختم. نوبت به من رسیده بود سوار اتوبوس شدم و مجدداً نگاهم را به صفحه موبایل دوختم. آخرین خبری که روی آن متوقف شده بودم حاکی از اعزام زنان کُشتیگیر ایرانی به مسابقات سوچی روسیه بود.
مجدداً خبر را اینبار با کمی دقت بیشتر خواندم. اشتباه نمیکردم. زنان ایرانی عازم این مسابقات کشتی بانوان بودند. اما آیا اصلاً چنین مسابقهای وجود خارجی دارد؟ و اساساً چرا زنان باید در رشته ورزشی کشتی که سنخیتی با روحیات و طبیعت زنانهشان ـ حداقل در ظاهر ـ ندارد شرکت کنند؟ به همین خاطر اینترنت همراه گوشی را روشن کردم و برای پاسخ سؤالاتم به جستجو در سایتهای مختلف خبری پرداختم و با انبوهی از حمایتها و اعتراضها مواجه شدم که در خصوص این واقعه موضع گیری کرده بودند، اما در این میان گروهها و انجیاو های فمنیستی موضعگیری عجیبتری نسبت به این اتفاق نشان داده بودند. فمنیستهایی که نقطه مشترک همه آنها موضوع «زن» و مسائل مربوط به آن است.
اندیشمندان این مکتب بر این نکته اصرار دارند که زنان به دلیل زن بودن خویش، در موقعیت تبعیض و فرودستی نسبت به مردان قرار گرفتهاند و در همه عرصهها نادیده گرفته شدهاند.
فمنیسم به عنوان جنبش و مسلکی اجتماعی و سیاسی در مقام ارتقاء جایگاه اجتماعی زن بنا نهاده شده است. اندیشمندان این مکتب بر این نکته اصرار دارند که زنان به دلیل زن بودن خویش، در موقعیت تبعیض و فرودستی نسبت به مردان قرار گرفتهاند و در همه عرصهها نادیده گرفته شدهاند.
در واقع عقیدهای که در همه رویکردهای آنها نهفته است ایدئولوژی آزادی زنان است؛ چراکه آنها معتقدند زنان به دلیل جنسیتشان در مقایسه با مردان اسیر بی عدالتی هستند. فمنیستها اغلب از آن جهت که در تبیین مسائل فکری ناگزیر از غرق شدن در کتابها و سنتهای فکری عصر خویش بودهاند، سیر تاریخیشان ارتباط تنگاتنگی با مکتبهای فکری موجود در هر عصر، مانند لیبرالیسم، سوسیالیسم و مارکسیسم پیدا کرده است. به همین خاطر در هر عصری تفاسیر مختلفی پیرامون موقعیت زنان و علل فرودستی آنها و همچنین راهکارهای مختلفی برای کاستن و محو این وضعیتها از جانب اندیشمندان این مکتب ارائه شد. (1)
ظهور اندیشههای فمنیستی به قرن نوزدهم و پدیده انقلاب صنعتی باز میگردد؛ که جریان تدریجی شهرنشینی، زنان را به نیروهای کار در خارج از چارچوب خانواده تبدیل کرد، در حالی که در جوامع روستایی، زنان با دیگر اعضای خانواده کار میکردند.
ظهور اندیشههای فمنیستی به قرن نوزدهم و پدیده انقلاب صنعتی باز میگردد؛ که جریان تدریجی شهرنشینی، زنان را به نیروهای کار در خارج از چارچوب خانواده تبدیل کرد، در حالی که در جوامع روستایی، زنان با دیگر اعضای خانواده کار میکردند. در آن دوران زنان حتی از امور سیاسی نیز محروم و دور بودند. در خلال عصر روشنگری، زنان به تدریج، خواستار رهایی از بردگی، آزادی از وابستگی به مردان، داشتن فرصتهای آموزشی و بهرهمندی از حقوق سیاسی شدند. اما خواستههای آنها به این اندازه محدود نشد و ادعاهای افراطیتری نیز مطرح شد که مهمترین آنها عبارت بودند از: آزادی در سقط جنین، آزادی در روابط جنسی، برابری کامل با مردان و القای تبعیض در نقشهای جنسیتی. (2)
هدف حقیقی مکتب فمنیسم
همه این مطالب نشاندهنده این مهم است که هدف حقیقی مکتب فمنیسم از بین بردن همه تفاوتهای موجود در نقشهای اجتماعی مبتنی بر تفاوتهای جنسی است و این همان نکتهای است که فمنیسم را از دیگر نهضتهایی که در راستای حمایت از زنان در طول تاریخ برپا شدهاند، متمایز میسازد. تمایزی که در حقیقت نمایانگر مبارزه فمنیسم با حقیقت عالم هستی و طبیعت زن است.
فمنیست ها بهجای این که به دنبال تحقق عدالت در مورد جایگاه زن در جامعه باشند. تنها تساوی میان زن و مرد را آرمان خود قرار دادند. تساوی که ویژگیهای زن و مرد را نادیده میانگارد و زن را به عرصههایی که در حقیقت خلاف طبیعت زنانه اوست وارد خواهد کرد و نتیجه این مسیر اشتباه منتهی به نوعی نگرش خاص بر جنس زن که امروزه در جهان غرب حاکم است خواهد شد. در نقد این دیدگاه نظرات بسیاری از جانب اندیشمندان اسلامی موجود است از جمله:
فمنیست ها بهجای این که به دنبال تحقق عدالت در مورد جایگاه زن در جامعه باشند. تنها تساوی میان زن و مرد را آرمان خود قرار دادند.
دنیای فاسد غرب بروز زن را، شخصیت زن را در روشهای غلط و انحرافی خواستند که با تحقیر جنس زن همراه است، با این طرز تفکر زن برای اینکه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. بایستی حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوهگری کند تا مردها خوششان بیاید. این تحقیر زن است نه تعظیم زن. جهان غرب تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، این را به عنوان تجلیل از زن عَلم کرد؛ عدهای هم باور کردند. عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست؛ این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است. (3)
فعالیت این مکتب در ایران به دو، سه دهه اخیر همزمان با برنامههای توسعه کشور و حرکت به سوی صنعتی شدن بازمی گردد که در این دوران با گسترش جریانهای حامی زنان روبرو هستیم. بهطور کلی این جریانها و جنبشهای اجتماعی را میتوان به دو گروه کلی تقسیم کرد:
1. فمنیست های غرب گرا
2. فمنیست های به اصطلاح اسلامی
گروه اول که اساساً تفکرات خود را بر پایه تفکرات فمنیسم غربی بنا کردند و اهداف خود را در قالب ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و سیاسی غرب دنبال کردند و در پی حذف نهاد دین از جامعه تنها راه حل نهایی را پیروی از روشهای غربی دانستند.
اما گروه دوم دستهای از روشنفکران مسلمان هستند که آشنایی با فرهنگ مدرن، آنان را با یک چالش اساسی پیرامون روابط میان تجدد و سنت مواجه ساخت. آنها از یک سو به دلیل داشتن پیوندی عاطفی با دین و از سوی دیگر با پذیرش بنمایههای فرهنگ مدرن به عنوان محصول عقلی بشری سنجش اصطلاحات دینی را با ترازوی فرهنگ مدرن، ضروری دانستند.
با استعمال مفاهیم بنیادین فرهنگ مدرن همچون آزادی، فردگرایی و برابری سعی در معرفی نگاه جدیدی از دین در عرصه اجتماع داشتند که جداسازی مسائل اجتماعی از قرآن و سنت را به همراه داشت.
بر این اساس با استعمال مفاهیم بنیادین فرهنگ مدرن همچون آزادی، فردگرایی و برابری سعی در معرفی نگاه جدیدی از دین در عرصه اجتماع داشتند که جداسازی مسائل اجتماعی از قرآن و سنت را به همراه داشت. و با کمی بدبینی میتوان گفت این گروه پس از انقلاب اسلامی کوشیدند با نوعی تفکر لائیک به دفاع از حقوق زنان بپردازند و به دلیل اینکه گرایشات زنان ایرانی را قوی و بنیادین دیدند. دریافتند هیچ تحول اساسی در ایران بدون در نظر گرفتن مذهب نمیتواند راهگشا باشد فلذا بر این اساس به طرح فمنیسم اسلامی پرداختند. (4)
پینوشت:
1) مهدوی، محمد صادق، دولتی، غزاله، نگاهی به اصل برابری فمنیسم و موانع اشتغال زنان؛ پاییز 1385 - شماره 9 ISC (42 صفحه - از 47 تا 88)
2) لگنهاوزن، محمد؛جوان دل، نرگس بانوان شیعه: زمستان 1383 - شماره 2(ISC) از 19 تا25
3) بیانات رهبری در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
4) اسحاقی، سید حسین، مبلغان: دی و بهمن 1384 - شماره 74 از 69 تا
- تاریخ نشر: يكشنبه / ۲۵ شهریور ۱۳۹۷