
افراد در اینستاگرام تمایل عجیبی به عریان سازی زندگی شخصی و خانوادگی خود دارند و البته در مقابل هم، مخاطبان عاشق این عریانسازیاند و هرچه این گزارش لحظهای افراد از زندگی شخصی و خانوادگیشان بیشتر باشد؛ تمایل مخاطبان به دنبال کردن زندگی این افراد بیشتر و بیشتر میشود.
این روزها وقتی در جمعهای خانوادگی و دوستانه مینشینیم. آن چنان از افراد در اینستاگرام نام میبریم و اطلاعاتمان را در مورد هریک از آنها تبادل میکنیم؛ گویی از نزدیکان و دوستان صمیمی ما هستند و البته مخاطبان ما نیز به نحوی به حرفهای ما گوش میدهند که کاملا با شخصیت مورد بحث آشنایند و اصلاً برایشان عجیب و غریب نیست.
شخصیتهای اینستاگرامی جزئی از خانواده ما شدهاند
شخصیتهای اینستاگرامی جزئی از خانواده ما شدهاند؛ هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم، سری به اینستاگرام میزنیم و از زندگی لحظه به لحظه بقیه مطلع میشویم. جالب اینجاست افراد در اینستاگرام تمایل عجیبی به عریان سازی زندگی شخصی و خانوادگی خود دارند و البته در مقابل هم مخاطبان عاشق این عریان سازیاند و هرچه این گزارش لحظهای افراد از زندگی شخصی و خانوادگیشان بیشتر و بیشتر باشد؛ تمایل مخاطبان به دنبال کردن زندگی این افراد بیشتر و بیشتر میشود.
شخصیتهای اینستاگرامی جزئی از خانواده ما شدهاند؛ هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم، سری به اینستاگرام میزنیم و از زندگی لحظه به لحظه بقیه مطلع میشویم
نکته جالب این است که اکنون افراد در زمینه تصمیمگیریهای جزئی و بیاهمیتشان، از دوستان و حتی مخاطبان خود نظرخواهی میکنند و مخاطبان هم نظر میدهند. مثلاً میپرسند این روسری را بخرم یا این را! هرچند عریانسازی امور پنهان و شخصی زندگی در مقابل تعداد زیادی از افراد موضوع جدیدی است و با اهداف متفاوتی دنبال میشود؛ اما ما عملاً این کار را در برابر دوستان و اقوام نزدیک و صمیمی خود از زمانهای بسیار دور انجام میدادیم. در واقع انسان در زمانهای مختلف و البته با دلایل مختلف (فشار زندگی، تمایل به ایجاد ارتباط با افراد مختلف، نیاز به گرفتن مشاوره و .....) روابط شخصی خود را برای افراد نزدیک آشکار میکرد و با این حرکت نوعی حس صمیمیت و نزدیکی در میان افراد ایجاد میشد، اما واقعیت آن است که نیاز به صمیمیت در دنیای مدرن نیز وجود داشته؛ اما به نحوی متفاوت به این نیاز پاسخ داده شده است.
تلاقی صمیمیت و غیر شخصی بودن در دنیای مدرن
در دنیای مدرن نوع جدیدی از صمیمیت شکل گرفته، صمیمیتی که ریشه در زمان و مکان ندارد. بلکه افراد حتی با وجود فاصله زمانی و مکانی از یکدیگر به ارتباط با هم ادامه میدهند. در واقع در دنیای مدرن نوعی تلاقی صمیمیت و غیرشخصی بودن در موقعیتهای مختلف وجود دارد. نباید زندگی در شرایط مدرن را زندگی در جهانی متشکل از بیگانگان بدانیم.
در محیطهای اجتماعی پیشامدرن، روابط روزمره با دیگران بر نوعی آشنایی مبتنی بود که تا حدی ریشه در ماهیت مکان داشت؛ اما در دنیای مدرن هم میتوان روابط صمیمی را در عین داشتن فاصله حفظ کرد. به عبارتی میتوان با هر کسی در هر نقطه از سطح زمین، رابطهای منظم و پایدار ایجاد کرد و به علاوه میتوان با کسانی که قبلاً برای ما ناآشنا بودند؛ روابط شخصی مداوم برقرار کرد. (1)
سنخ روابط ما در گذشته با امروز بسیار فرق کرده است
سنخ روابط ما در گذشته با امروز بسیار فرق کرده است. در گذشته همین که افراد در یک مکان و یک زمان حضور داشتند؛ میتوانستند به راحتی با یکدیگر ارتباط داشتهباشند و از حال و روز یکدیگر باخبر شوند. اما دنیای مدرن نوع جدیدی از روابط را شکل داده است. روابطی که افراد در عین آن که با یکدیگر فاصله مکانی و زمانی دارند؛ به هم نزدیکاند و احساس صمیمیت میکنند. مثلاً یک ایرانی با تخصص پوست و مو را در نظر بگیرید که در آمریکا زندگی میکند، اما با حدود 300 هزار فالوئر ایرانی خود در ارتباط است. صبحها به نحوی با مخاطبان خود سلام و احوال پرسی میکند؛ گویی تک تک آنها را میشناسد. سوالات آن را پاسخ میدهد. برای آنها کلیپ درست میکند و ...... .
چرا باید ذهن من درگیر این موضوع شود که فلانی چه روسری را انتخاب کند! یا فلانی ناهار چی بخورد! به کجا برود! چی بپوشد و ...
هرچند نمیتوان تمامی حرکات افراد در رسانههایی هم چون اینستاگرام را تنها بر اساس فاصلهگیری دنیای مدرن (جدایی زمان و مکان از یکدیگر) تحلیل کرد، اما میتوان گفت بسیاری از روابط کنونی در اینستاگرام، تلگرام و ..... برای پر کردن خلا صمیمیت در زندگی افراد است. به این معنا دنیای مدرن همزمان با تغییراتی که در تمامی جوانب زندگی انسان ایجاد کرده است؛ با جدا کردن زمان و مکان از یکدیگر، نوع جدیدی از رابطه را ایجاد کرده است.
با فاصله گرفتن زمان و مکان از یکدیگر، میتوانیم با دوستمان در آن سوی دنیا با وجود بعد مسافتی ارتباط داشته باشیم و صدای او را از پشت تلفن بشنویم و یا ارتباط تصویری با او برقرار کنیم. این موضوع را شاید بتوان از خدمات مثبتی دانست که مدرنیته برای بشریت ایجاد کرده است. اما روی دیگر سکه این صمیمیت مدرن، عریانسازی است که در آن حریم خصوصی برای افراد نمیماند و افراد به بهای جلب کردن نظر دیگران تمامی ابعاد و حوادث زندگی خود را برای سایرین شرح میدهند. مثلاً چرا باید ذهن من درگیر این موضوع شود که فلانی چه روسری را انتخاب کند! یا فلانی ناهار چی بخورد! به کجا برود! چی بپوشد و ...
اینجاست که ذهن بشریت با توان و ظرفیت فوقالعاده درگیر اموری بی اهمیت میشود. کامیونی دارای مخزن آب را در نظر بگیرید که درونش را گرد و خاک، چوب، علفهای خشک، حشرات مرده پر کردهاند. این کامیون هم به سرعت در جاده برای آبیاری زمینهای کشاورزی در حال حرکت است. راننده کامیون نه تنها زمان و انرژی خود را صرف میکند بلکه بنزین میسوزاند و ماشین خود را فرسوده میکند و در نهایت وقتی به مقصد میرسد؛ چیزی برای عرضه به زمینهای کشاورزی ندارد.
مدرنیته؛ انسانها را از سرمایههای عظیمشان غافل کرده
در این معنا مدرنیته و به تبع آن سرمایهداری علیرغم آن که امکانات فوقالعاده را برای بشریت فراهم کرده که در طول تاریخ سابقه نداشته، اما در عین حال انسانها را از سرمایههای عظیمشان غافل کرده است. سرمایههایی هم چون زمان، ذهن و .... که تنها یک بار در اختیار هرکس قرار میگیرد. سیستم سرمایهداری ذهن ما را از خس و خاشاک پر میکند و ما را از مغتنم شمردن فرصتهای زندگیمان باز میدارد و ما را درگیر اموری میکند که هیچ کمکی برای رسیدن ما به هدفی که برای آن خلق شدهایم نمیکند.
منابع:
1. کشاکش آرا در جامعه شناسی. استیون سیدمن، ترجمه هادی جلیلی. نشر نی
2. نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر. جوج ریتزر. ترجمه محسن ثلاثی. انتشارات علمی.
3. مبانی نظریه جامعه شناسی معاصر و ریشههای کلاسیک آن. جرج ریتزر. ترجمه شهناز مسمی پرست. انتشارات ثالث
4. جامعه شناسی سیاسی معاصر. کیت نش. ترجمه محمدتقی دلفروز. انتشارات کویر
- تاریخ نشر: شنبه / ۱۷ شهریور ۱۳۹۷