|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات

خیزش اسلامی و حیات مجدد معانی دینی

بازدید : ۳۸۷ بار
دسته بندی : اعتقادات ,
خیزش
پیدایش داعش را نباید به عواملی در سطح افراط و تفریط های افراد و گروه‎هایی خاص ختم کرد.بلکه باید در افق عوامل اجتماعی گسترده و عمیقی نظیر خیزش فرهنگی و تمدنی جهان اسلام، بیداری اسلامی، عملکرد تاریخی جهان غرب با آن دید.


 «داعش» یا همان «دولت اسلامی عراق و شام» یکی از نام هایی است که طی سالیان اخیر بیش از هر گروه دیگری در خاورمیانه نامش نه تنها در عراق و سوریه بلکه در میان رسانه های منطقه ای و بین المللی و کل جهان شنیده می شود و لرزه بر تن مردم می اندازد اما شاید آنچه در این میان ذهن جهانیان را به خود مشغول داشته است نحوه شکل گیری و گسترش این گروه در خاورمیانه و حتی کشورهای اروپایی است.

پیدایش داعش را نمی‎توان در افراط و تفریط یک یا چند گروه و جمع خاصی که در یک منطقه جغرافیایی محدودی قرار گرفته‎اند، ریشه‎یابی کرد. عوامل ظهور داعش وسیع‎تر از آن است که به منطقه شام و عراق یا خاورمیانه محدود شوند و عمیق‎تر از آن است که به افراط و تفریط افراد، اشخاص و گروه‎ها محدود گردد. عمق مسأله را باید در دایره یک مواجهه تمدنی و از پیامدهای عملکرد جهان غرب در قبال بیداری اسلامی دید. عملکرد خشن داعش و گروه‎هایی مانند آن، واقعیتی نیست که تنها حاصل افراط آنها یا نتیجه ظاهرگرایی و گریز یک گروه خاص از عقل و عقلانیت باشد. یعنی مسأله به اینجا ختم نمی‎شود که یک عده اعتدال یا برخوردهای ملایم‎تری ندارند.

افراطی‎گری، خشک سری، ظاهرگرایی، جمود و گریز از عقل و استنباطات عقلی از متون، همواره در افراد یا گروه‎های مختلف بخش‎های جهان اسلام وجود داشته و دارد و این امور گر چه از زمینه‎های پیدایش گروه‎های افراطی هستند ولیکن هیچ‎ گاه به تنهایی پدیده‎‎ایی در سطح داعش را به دنبال نمی‎آورند.

پیدایش این گروه‎ها ریشه در رقابت‎های سیاسی و عملکرد اقتداری جهانی در این منطقه دارد. کشورهایی مثل عربستان، قطر، اردن، آمریکا و برخی از دولت‎های اروپایی، در این مسأله دخیل هستند و نقش این مجموعه نیز یکسان نیست بلکه نقشی دوگانه و متفاوت است.برخی از آنها، یعنی آمریکا و کشورهای اروپایی، نقش مرکزی دارند و برخی دیگر یعنی دولت‎های منطقه‎ای، از نقش پیرامونی برخوردارند.

رابطه خیزش و بیداری اسلامی با تشکیل داعش

عملکرد این مجموعه به تنهایی عامل ایجاد فعالیت‎های افراطی داعش نیست و رفتار آنها در تقابل و رویارویی با پدیده‎ای دیگر به این امر منجر شده است و آن پدیده چیزی جز بیداری اسلامی نیست؛ بنابراین پیدایش داعش را نباید به عواملی در سطح افراط و تفریط های افراد و گروه‎هایی خاص ختم کرد؛ بلکه باید در افق عوامل اجتماعی گسترده و عمیقی نظیر خیزش فرهنگی و تمدنی جهان اسلام، بیداری اسلامی، عملکرد تاریخی جهان غرب با آن دید.

اقتصاد و سیاست جهان غرب با قرار گرفتن در موقعیت مرکزی، بدون وضعیت حاشیه‎ای و پیرامونیِ بخشی دیگر از کشورهای جهان، قابل استمرار و دوام نیست.

دخیل دانستن عوامل مزبور، به معنای استناد دادن این پدیده به توطئه سیاسی یک گروه و با یک دولت غربی و یا شرقی نیز نیست. توطئه های سیاسی پروژه های طبیعی محدودی هستند که در بخشی از فرایند‎ها و پروسه‎ها وسیع تر اجتماعی شکل می‎گیرند.

اگر ما خیزش و بیداری اسلامی را نمی‎داشتیم و مطالبه تکوین و تشکیل اقتدار جهانی اسلام، بخشی از مطالبه عمومی مسلمانان نمی‎شد؛ اینک هیچ توطئه‎ منطقه‎ای یا غربی نمی‎توانست، تحت پوشش دولت اسلامی، رفتارهای سبعانه داعش را داشته باشد و اگر عملکرد دولت های عمومی و کشورهای غربی نمی‎بود. پاسخ به مطالبه فرهنگی و تمدنی جهان اسلام در صورت مسخ شده و افراطی داعش ظاهر نمی شد.

داعش محصول عملکرد مستقیم و ابتدایی دول غربی نیست، پدیده‎ای است که در بخشی از مواجهات غرب با جهان اسلام و در مقطعی خاص فرصت بروز پیدا می‎کند. کشورهای غربی یعنی دولت آمریکا و دولت های اروپایی از زمینه‎های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مشترکی برخوردارند، روابط اقتصادی و سیاسی آنها اینک به گونه‎ای نیست، که در گسست از نحوه تعامل و رفتار آنها با بخش‎های دیگر جهان، قابل دوام باشد. اقتصاد و سیاست جهان غرب با قرار گرفتن در موقعیت مرکزی، بدون وضعیت حاشیه‎ای و پیرامونیِ بخشی دیگر از کشورهای جهان، قابل استمرار و دوام نیست. و به همین دلیل دولت آمریکا یا دولت‎های اروپایی، تحولات کشورهای اسلامی و غیر آن را در راستای منافع خود معنادار می‎بینند و دخالت خود در این کشورها را با ادبیات دفاع از منافع ملی برای محیط داخلی یا در سطح جهانی، تفسیر و توجیه می‎کنند.

منافع ملی، بخشی از ادبیات سیاسی غرب برای حضور نظامی و سیاسی آن در تحولات جهان اسلام است. آنها دویست سال است که برای حفظ منافع ملّی خود در این منطقه فعال هستند. تأمین مواد خام از یک سو و ایجاد و حفظ بازارهای مصرف برای کالاهای مختلف تولید شده نظامی و غیرنظامی از دیگر سو، از مهمترین و اساسی‎ترین منافعی است که به دنبال آن هستند، آنها اگر بتوانند حق مالکیت را از ملت‎های منطقه نسبت به مواد خام و در رأس آن نفت سلب می‎کنند و مالکیت آن را به صنعت و صاحبان صنعت و در واقع مالکیت آن را به صاحبان جهانی قدرت و ثروت اختصاص می‎دهند.

ادبیات مدرن و غربی

منافع دول غربی در منطقه، همواره در مقاطع گوناگون در زیر پوشش عناوین مختلف دنبال شده است. ادبیاتی که جهان غرب از آن برای پوشش اهداف عملیاتی خود استفاده می‎کند، در نخستین گام ادبیاتی مدرن و غربی است. ”منافع ملی” بخشی از این ادبیات به زبان سیاسی و دیپلماتیک است. بخش دیگر این ادبیات از مفاهیم عام تر استفاده می‎کند. مفاهیمی که از قدرت اقناعی بیشتری در محیط فرهنگی جهان غرب و بیرون از آن برخوردار باشد. مانند استعمار و آبادانی جهان، توسعه، آزادی، لیبرالیسم، دموکراسی، حقوق بشر یا مبارزه با عقب ماندگی تاریخی، استبداد، دیکتاتوری و محور شرارت.

این مفاهیم با بار نظری مدرن و تفسیر دنیوی و سکولاری که از آنها می‎شود. حرکت های اقتصادی و سیاسی غرب را پوشش ایدئولوژیک می‎دهند، یعنی آنها به راستی به دنبال آباد کردن همه دنیا، مدرن کردن دیگر کشورها، تأمین دموکراسی و حقوق بشر و نابودی استبداد و دیکتاتوری در آنها نیستند. آنها در زیر پوشش این مفاهیم اغراض اقتصادی و سیاسی خود را دنبال می‎کنند و به همین دلیل دولت‎های مستبدی را که تأمین کننده اهداف آنهاست ایجاد یا حمایت می‎کنند.

خیزش فرهنگی و تکوین قدرت اسلامی خیزشی نیست که دول غربی تحمل آنرا داشته باشند و غرب در مواجهه با این حرکت از همه ظرفیت های خود استفاده خواهد کرد.

حرکت دول و سازمان های غربی به سوی عملیاتی کردن مفاهیم مزبور، اهداف و اغراض آنها را تأمین نمی‎کند بلکه برای آنها نتایجی معکوس به بار می‎آورد زیرا در شرایطی که جهان اسلام، هویت فرهنگی و تاریخی خود را دنبال می‎کند، جامعه اسلامی تفسیر و برداشت تمدنی و دینی خود را از این مفاهیم خواهند داشت.

در کشورهای اسلامی اگر مردم حضور پیدا کنند و اگر اراده مردم در بستر فرهنگ و تاریخ اسلامی فعال شود نتیجه آن چیزی نخواهد بود که دول غربی از آن با عنوان منافع ملی خود از آن یاد می‎کنند. و از همین جهت آمریکا و دول اروپایی، به رغم شعارهای ایدئولوژیک خود در قبال استبدادهایی که در حاشیه منافع سیاسی و اقتصادی آن قرار گیرد، موضع گیری نمی‎کند بلکه آنها را مورد حمایت قرار می‎دهد.

غرب نه تنها به شعارهای ایدئولوژیک خود وفادار نیست، هر جا که منافع آن اقتضا کند، ناگزیر از مفاهیم نظری رقیب نیز استفاده می‎کند و استفاده از این مفاهیم هنگامی ضروری می‎شود که امکان حذف، تضعیف و استفاده از جایگزین وجود نداشته باشد.

بیداری اسلامی که با نقطه عطف انقلاب اسلامی ایران، شکل گرفته است، مفاهیم دینی قلمرو فرهنگ اسلامی را زنده و فعال کرده است این جریان با حضور مسلمانان به سوی یک قدرت فراگیر اسلامی حرکت خواهد کرد.

خیزش فرهنگی و تکوین قدرت اسلامی خیزشی نیست که دول غربی تحمل آنرا داشته باشند و غرب در مواجهه با این حرکت از همه ظرفیت های خود استفاده خواهد کرد.

مفاهیم ایدئولوژیک مدرن تا قبل از بیداری اسلامی پوشش مناسبی برای حضور سیاست غرب در این منطقه بودند. ناسیونالیسم، سکولاریزم، لیبرالیسم، سوسیالیسم، کمونیسم و… مفاهیمی بودند که بلوک شرق و غرب در تحت پوشش آنها، منافع خود را در منطقه دنبال می‎کردند.

خیزش اسلامی و حیات مجدد معانی دینی و اسلامی

در جریان فروپاشی خلافت عثمانی قدرت های منطقه‎ای متعددی شکل گرفت و همه این کشورها برای توجیه خود از مفاهیم مدرن ناسیونالیسم عربی، ترکی و غیر آن استفاده می‎کردند و حتی مسلمانان این کشورها زمانی که می‎خواستند در برابر سیاست های غربی مقاومت کنند از این ادبیات بهره می‎برند، مثل جمال عبدالناصر در مصر یا جنبش فتح در فلسطین.

خیزش اسلامی و حیات مجدد معانی دینی و اسلامی جاذبه مفاهیم مزبور را در محدوده جوامع اسلامی، تضعیف کرد و این مفاهیم کارآمدی پیشین خود را در این منطقه از دست دادند. جهان غرب از مفاهیم مدرن برای اهداف و اغراض سیاسی و اقتصادی در حوزه فرهنگی خود و همچنین در بخش هایی از فرهنگ اسلامی که در حاشیه فرهنگ مدرن شکل گرفته اند، استفاده می‎کند ولکن استفاده از این مفاهیم در محدوده اسلام احیا شده و در حوزه فرهنگ عمومی جهان اسلام، ناکارآمد است و اقتصاد و سیاست غرب در همین بخش از فرهنگ اسلامی ناگزیر، ادبیات دینی را به کار می‎گیرد.

با توجه به عوامل و زمینه‎های مختلفی که در شکل‎گیری داعش نقش دارند، پس نمی توان داعش را محصول سیاست آمریکا، اسراییل یا دول غربی دانست و ما باید سهمی را که مسلمانان در آن دارند نیز به رسمیت بشناسیم.

وقتی جهان اسلام ادبیاتی را که ریشه در هستی شناسی و انسان شناسی جهانی دیگر دارد پس می‎زند، سیاست مربوط به آن جهان دیگر برای حضور در جهان اسلام ناگزیر از ادبیات مربوط به جهان اسلام استفاده می‎کند و در صورتی که فرصت پیدا کند این ادبیات را با قرائت جدید و مناسب با خود به کار می گیرد و در غیر این صورت همان ادبیات دینی و اسلامی را به صورت شتابزده عملیاتی و کاملاً کاربردی به کار می‎برد.

یکی از نخستین کاربردهای موفق غرب برای استفاده خام از ادبیات دینی بخشی از جهان اسلام، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در افغانستان اتفاق افتاد، در شرایطی که بلوک غرب، شوروی را رقیب جهانی خود می‎دید، سیاست غرب که از انقلاب اسلامی ایران غافلگیر شده بود، تلاش کرد این حرکت را به سوی قدرت رقیب خود، هدف گیرد و القاعده پدیده‎ای جدید بود که از این طریق با وساطت دولت عربستان شکل گرفت.امام خمینی از این پدیده که در شرایط پس از انقلاب ابعاد جدیدی پیدا می‎کرد، با عنوان اسلام آمریکایی یاد کرد.

داعش نیز پدیده‎ای است که بدون توجه به این مجموعه قابل تبیین نیست؛ عوامل تأثیرگذار در پیدایش داعش عوامل مختلفی است، از آن جمله:
– بسترها و زمینه‎های تاریخی اندیشه و تفکر در جهان اسلام.
– مواجهه و رویارویی دویست سال اخیر جهان غرب با دنیای اسلام.
– خیزش و بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران.
– عملکرد سیاسی، نظامی، اقتصادی غرب در رقابت با حیات مجدد اسلامی.

پس با توجه به عوامل و زمینه‎های مختلفی که در شکل‎گیری داعش نقش دارند، پس نمی توان داعش را محصول سیاست آمریکا، اسراییل یا دول غربی دانست و ما باید سهمی را که مسلمانان در آن دارند نیز به رسمیت بشناسیم.


پی نوشت:
این مطلب خلاصه ای است از مصاحبه ای که شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره چگونگی رویش پدیده داعش در تاریخ ۲۰ آبان۱۳۹۳ انجام داده است.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • تاریخ نشر: سه شنبه / ۱۳ شهریور ۱۳۹۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی