
انقلاب از ابتدا با بحران تفکر روبهرو بود. به عبارتی، این بدان معنا بود که انقلاب دشمن خود را نمیشناخت و متوجه نشد در هم شکستن سیستم سیاسی کافی نیست.
پس از انقلاب اسلامی، سیستم اقتصاد و فرهنگ در این کشور ضربات جدی زیادی خوردند (سیستم اقتصادی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب و سیستم فرهنگی بهویژه از سال 60 به بعد). نمایندگان سیستم فرهنگی، روشنفکران (اعم از روشنفکران بهاصطلاح دینی و غیرمذهبی) بوده و نمایندگان سیستم اقتصادی، سرمایهداری سکولار شبهمدرن ایران بهشمار میروند.
این گروه دقیقاً از فردای انقلاب کاملاً با برنامه و هماهنگ به سمت بازسازی این سیستم حرکت کردند. به این صورت که بخشی از جریان روشنفکری (که بیشتر گرایشهای لیبرالی دارد و پس از مدتی نئولیبرالیسم را در ایران متولد کرد) به حاکمیت وصل شد.
این گروه در دههی 60، با مهرهچینی در وزارت ارشاد و علوم کاملاً موفق به این کار شدند. همچنین جریان شورای عالی انقلاب فرهنگی را بهدقت تغییر مسیر دادند. من فکر میکنم عبدالکریم سروش، خاتمی، رضا تهرانی، شمسالواعظین و بهطور کلی «حلقهی کیان» و «کیهان فرهنگی» نقش بسیار مؤثر و زیرکانهای بازی کردند. این عده با بازسازی سیستم فرهنگی خود، به بخشی از سیستم سیاسی تبدیل شدند. بهعلاوه پس از سال 68، سیستم اقتصادی را هم بازسازی کردند. در این بازسازی، مدلی که این بار ظهور کرد، نه لیبرالیسم کلاسیک بود و نه سوسیالدموکراسی بود، بلکه مدل «نئولیبرالیسم» بود.
در تعاملی دقیق، بازسازی مدل اقتصادی به فرهنگ قدرت داد و سیستم فرهنگی نیز زمینهی بازسازی سیستم اقتصادی را فراهم کرد. از طرفی، بخش سیاسی حاضر در حاکمیت به هر دو کمک میکرد. به همین دلیل، حلقهی بروکراتهای دههی 60 (که ادعا میکردند گرایشهای چپ دارند) عامل اجرای «نئولیبرالیسم اقتصادی» از سال 68 به بعد میشوند.
این گروه با تمام شعارهای رنگارنگ دههی شصتیشان، زمینهساز تهاجم فرهنگی میشوند. اساساً قویترین عنصر تهاجم فرهنگی در دل خود نظام جمهوری اسلامی، در وزارت ارشاد و علوم دههی 60 بود. اینها آنچنان نیروسازی و مهرهچینی کرده بودند که بدنهی وزارتخانهها قابل شکستن نبود
به این ترتیب، انقلاب از ابتدا با بحران تفکر روبهرو بود. به عبارتی، این بدان معنا بود که انقلاب دشمن خود را نمیشناخت و متوجه نشد در هم شکستن سیستم سیاسی کافی نیست. باید هرچه سریعتر سیستم فرهنگی را تغییر داده و برنامهی جدیدی برای اقتصاد طراحی میکرد (حتی برنامهی موقت برای دورهی گذار). ممکن است نتوانیم اقتصاد اسلامی را محقق کنیم، اما میتوانیم اقتصادی طراحی کنیم که چشماندازش اسلامی بوده و نگاه به مدینهالنبی داشته باشد.
میتوانستیم از شر نئولیبرالیسم رها شویم و یک اقتصاد عدالتمحور مخصوص دوران گذار را برنامهریزی کنیم. درحالیکه ما حتی به این نکات فکر نکردیم. بنده در میان تمام بزرگان دههی 60، تنها دو نفر را دیدم که به این مسائل فکر میکردند: شهید مرتضی آوینی و آقای داوری[اردکانی]. شهید آوینی تنها کسی بود که از خطر علم مدرن و نسبت ما با مظاهر عالم مدرن حرف میزد. در بعضی از سخنرانیهای پراکندهی آقای داوری در سالهای 62 و 63 هم این نکته به چشم میخورد.
در مجموع، کلیت روشنفکری ایران زیر چتر نئولیبرالیسم قرار گرفت که پدیدهی بسیار عجیبی بود. در تاریخ روشنفکری ایران، از سال 1320 قمری، هرگز دیده نشده روشنفکری زیر چتر یک ایدئولوژی به وحدت برسد. چپترین چپ و راستترین راست همگی در نئولیبرالیسم به وحدت رسیدند. این اتفاقنظر بسیار پرمعنی است.
در ابتدای انقلاب، به دلیل فضای مارکسیستی، سؤال همه این بود که مالکیت خصوصی باشد یا خیر. در صورتی که با نگاه به سیرهی حضرت رسول و حضرت علی، درمییابیم اقتصاد اسلامی، ولایی است؛ یعنی مبنا در دست ولی است. در واقع ارادهی ولی باید در اقتصاد اسلامی گسترش پیدا کند. پس ما باید به سمت ساختن یک اقتصاد دوران گذار شبیه به اقتصاد اسلامی حرکت کنیم. این اقتصاد باید به قول شهید آوینی، نظر به باطن مدینهالنبی داشته باشد.
گام دوم اینکه باید دست به اصلاحات اقتصادی عدالتطلبانه بزنیم، حتی بهصورت محدود. وقتی سرمایهی بزرگ را محدود میکنیم، باید آن را به بخش دیگری بسپاریم. میتوانیم این سرمایه را به طبقهی فرودست جامعه دهیم و با این کار، ضریب امنیت نظام را افزایش دهیم، زیرا بخشی از لایههای جامعه که آمادگی فرهنگی دارند، با نظام همراه و همدل خواهند شد.
در این قدم، میتوانیم از بسیاری از مدلهای استراتژیک، مثل خانهسازی، دادن امکانات ویژه و غیره بهره ببریم که در کشورهای مختلف نتیجه داده است. به این ترتیب، بخشی از اقشار فرودست جامعه به نظام نزدیک شده و ضریب امنیت نظام بالا میرود. بهعلاوه، قدرت سرمایهی نئولیبرال سکولار کاملاً کاهش مییابد. این حرکتها طوفانی از مقاومتهای سیاسی و فرهنگی جریان نئولیبرال را موجب خواهد شد.
در مرحلهی سوم، گام مکمل این است که آرایش فرهنگی جامعه را عوض کنیم. در حال حاضر، آرایش فرهنگی کشور در بازار مطبوعات، نشر و فضای دانشگاهی به نفع جریان لیبرال است. حتی در زمان دکتر احمدینژاد هم این روال حاکم بود.
منبع: "انقلاب اسلامی در مصاف نئولیبرالیسم"، گفتاری از شهریار زرشناس/اندیشکده برهان
این گروه دقیقاً از فردای انقلاب کاملاً با برنامه و هماهنگ به سمت بازسازی این سیستم حرکت کردند. به این صورت که بخشی از جریان روشنفکری (که بیشتر گرایشهای لیبرالی دارد و پس از مدتی نئولیبرالیسم را در ایران متولد کرد) به حاکمیت وصل شد.
این گروه در دههی 60، با مهرهچینی در وزارت ارشاد و علوم کاملاً موفق به این کار شدند. همچنین جریان شورای عالی انقلاب فرهنگی را بهدقت تغییر مسیر دادند. من فکر میکنم عبدالکریم سروش، خاتمی، رضا تهرانی، شمسالواعظین و بهطور کلی «حلقهی کیان» و «کیهان فرهنگی» نقش بسیار مؤثر و زیرکانهای بازی کردند. این عده با بازسازی سیستم فرهنگی خود، به بخشی از سیستم سیاسی تبدیل شدند. بهعلاوه پس از سال 68، سیستم اقتصادی را هم بازسازی کردند. در این بازسازی، مدلی که این بار ظهور کرد، نه لیبرالیسم کلاسیک بود و نه سوسیالدموکراسی بود، بلکه مدل «نئولیبرالیسم» بود.
در تعاملی دقیق، بازسازی مدل اقتصادی به فرهنگ قدرت داد و سیستم فرهنگی نیز زمینهی بازسازی سیستم اقتصادی را فراهم کرد. از طرفی، بخش سیاسی حاضر در حاکمیت به هر دو کمک میکرد. به همین دلیل، حلقهی بروکراتهای دههی 60 (که ادعا میکردند گرایشهای چپ دارند) عامل اجرای «نئولیبرالیسم اقتصادی» از سال 68 به بعد میشوند.
این گروه با تمام شعارهای رنگارنگ دههی شصتیشان، زمینهساز تهاجم فرهنگی میشوند. اساساً قویترین عنصر تهاجم فرهنگی در دل خود نظام جمهوری اسلامی، در وزارت ارشاد و علوم دههی 60 بود. اینها آنچنان نیروسازی و مهرهچینی کرده بودند که بدنهی وزارتخانهها قابل شکستن نبود
به این ترتیب، انقلاب از ابتدا با بحران تفکر روبهرو بود. به عبارتی، این بدان معنا بود که انقلاب دشمن خود را نمیشناخت و متوجه نشد در هم شکستن سیستم سیاسی کافی نیست. باید هرچه سریعتر سیستم فرهنگی را تغییر داده و برنامهی جدیدی برای اقتصاد طراحی میکرد (حتی برنامهی موقت برای دورهی گذار). ممکن است نتوانیم اقتصاد اسلامی را محقق کنیم، اما میتوانیم اقتصادی طراحی کنیم که چشماندازش اسلامی بوده و نگاه به مدینهالنبی داشته باشد.
میتوانستیم از شر نئولیبرالیسم رها شویم و یک اقتصاد عدالتمحور مخصوص دوران گذار را برنامهریزی کنیم. درحالیکه ما حتی به این نکات فکر نکردیم. بنده در میان تمام بزرگان دههی 60، تنها دو نفر را دیدم که به این مسائل فکر میکردند: شهید مرتضی آوینی و آقای داوری[اردکانی]. شهید آوینی تنها کسی بود که از خطر علم مدرن و نسبت ما با مظاهر عالم مدرن حرف میزد. در بعضی از سخنرانیهای پراکندهی آقای داوری در سالهای 62 و 63 هم این نکته به چشم میخورد.
در مجموع، کلیت روشنفکری ایران زیر چتر نئولیبرالیسم قرار گرفت که پدیدهی بسیار عجیبی بود. در تاریخ روشنفکری ایران، از سال 1320 قمری، هرگز دیده نشده روشنفکری زیر چتر یک ایدئولوژی به وحدت برسد. چپترین چپ و راستترین راست همگی در نئولیبرالیسم به وحدت رسیدند. این اتفاقنظر بسیار پرمعنی است.
در ابتدای انقلاب، به دلیل فضای مارکسیستی، سؤال همه این بود که مالکیت خصوصی باشد یا خیر. در صورتی که با نگاه به سیرهی حضرت رسول و حضرت علی، درمییابیم اقتصاد اسلامی، ولایی است؛ یعنی مبنا در دست ولی است. در واقع ارادهی ولی باید در اقتصاد اسلامی گسترش پیدا کند. پس ما باید به سمت ساختن یک اقتصاد دوران گذار شبیه به اقتصاد اسلامی حرکت کنیم. این اقتصاد باید به قول شهید آوینی، نظر به باطن مدینهالنبی داشته باشد.
گام دوم اینکه باید دست به اصلاحات اقتصادی عدالتطلبانه بزنیم، حتی بهصورت محدود. وقتی سرمایهی بزرگ را محدود میکنیم، باید آن را به بخش دیگری بسپاریم. میتوانیم این سرمایه را به طبقهی فرودست جامعه دهیم و با این کار، ضریب امنیت نظام را افزایش دهیم، زیرا بخشی از لایههای جامعه که آمادگی فرهنگی دارند، با نظام همراه و همدل خواهند شد.
در این قدم، میتوانیم از بسیاری از مدلهای استراتژیک، مثل خانهسازی، دادن امکانات ویژه و غیره بهره ببریم که در کشورهای مختلف نتیجه داده است. به این ترتیب، بخشی از اقشار فرودست جامعه به نظام نزدیک شده و ضریب امنیت نظام بالا میرود. بهعلاوه، قدرت سرمایهی نئولیبرال سکولار کاملاً کاهش مییابد. این حرکتها طوفانی از مقاومتهای سیاسی و فرهنگی جریان نئولیبرال را موجب خواهد شد.
در مرحلهی سوم، گام مکمل این است که آرایش فرهنگی جامعه را عوض کنیم. در حال حاضر، آرایش فرهنگی کشور در بازار مطبوعات، نشر و فضای دانشگاهی به نفع جریان لیبرال است. حتی در زمان دکتر احمدینژاد هم این روال حاکم بود.
منبع: "انقلاب اسلامی در مصاف نئولیبرالیسم"، گفتاری از شهریار زرشناس/اندیشکده برهان
- تاریخ نشر: يكشنبه / ۲۸ مرداد ۱۳۹۷