
اگر روزنامههای اروپایی یا بیبیسی را از اول انقلاب رصد کنید، متوجه میشوید، اول انقلاب میگفتیم شرابخوار را حد میزنیم، در حالی که زمان شاه، خود شاه شراب میخورده، به کسی هم حد شراب نمیزدند، از نگاه آنها حال، شخصی یک مقدار شراب خورده است، آیا او را جلوی انظار عومی شلاق میزنند؟ با خود میگوید این خشونت است! یا دست سارق را قطع میکردند، حال اگر شما تصویر لحظه قطع دست سارق را نشان دهید، به ظاهر این اوج خشونت است.
جریان داعش میآید میگوید من میخواهم دست سارق را قطع کنم- متأسفانه حتی در رسانههای داخلی خودمان این را جزو خشونتهای داعش میآوریم- البته جزو خشونتهای داعش است، اما نه به این دلیل جایی که قاضی است و حق قضاوت ندارد، چرا که قاضی شرایطی دارد، قاضی باید فقیه باشد- اینها که اصل تقلید از عالم را قبول ندارند- پس میبینیم کسی که قاضی یک ایالت شده و یک جوان ۲۲، ۲۳ سالهایی که چهار کتاب خوانده و فقیه نیست، ممکن است بیجهت فتوا به قطع دست بدهد یا مواد مخدر را ملحق به شراب احساس کند و بگوید هر کس مواد مخدر مصرف کرد او را هم باید حد شرابخوری زد یا سیگار را هم ملحق کند! در واقع آن مجازات خشونت است، این تندوری است.
باید توجه داشت شرایط اثبات این حکم خیلی سخت است و به این راحتی نیست، چون فقیه بالای سر آن موضوع است اجازه نمیدهد به صرف یک اتهامی زود اعمال نظر کند، در حالی که داعش میگوید: ما طول دادرسی را کم کردیم و اجازه اعتراض هم نمیدهد.
به نظر بنده ریشه خشونت در اصل اعدام نیست، بلکه ریشه خشونت آنجا است که قاضی داعشی بدون علم حکم میدهد، به خاطر اینکه بحث فقهی مطرح است و این را از عالم دینی گرفتند و به یک جوانی که ۵ حکم شرعی و ۴ تا قانون خوانده است، دادهاند تا حکم صادر کند و چون میخواهند دادرسی را کوتاه کنند، دیگر تجدیدنظر ندارد، بنابراین احتمال ضریب خطا بسیار بالا میرود.
باید خشونت داعش را دو بخش بدانیم؛ بخشی ذاتی تفکر اوست و بخشی ناشی از اشتباه نیروی انسانی. بله! خشونت نسبت به کسانی که آنها را تکفیر میکردند، داشتند، آنها را متهم میکردند به اینکه کافر، دشمن عدالت و ظالم هستند، برای همین بعضی اوقات مقابله به مثل میکردند، مثلاً خلبانی که آتش زدند، میگویند این خلبان موشک زده و بچهها ما را سوزانده، قرآن میگوید قوت کسب کنید، نیروهایتان را تجهیز کنید، تجهیزاتتان را اضافه کنید، با آنها دشمنان خدا را بترسانید، حالا این خلبان را گرفتیم، او بارها ما را سوزانده و اگر با شدت با او برخورد کنیم، عبرت سایرین میشود و خلبان دیگری جرأت چنین کاری نمیکند، پس او را سوزاندند، البته در خیلی موارد خشونتهایی بوده که شاید مورد تأیید فرماندهشان نبوده است.
اشکال بزرگ این است که اینها فقیه نیستند، این نوع برداشتهایی که از آیات دارند مطابق اصل دین است، یک جوانی آیات را کنار هم گذاشته است، حال اگر این استدلال او را به یک عالم نشان دهید، به این نوع استدلال میخندد، اما چون مخاطبانش از جنس خودش هستند و اگر او ۲ جلد کتاب خوانده باشد، مخاطبان او هم همین دو جلد کتاب را نخواندهاند، پس هر چه او بگوید، آنها هم میپذیرند.
منبع:
سخنرانی حجت الاسلام حامد کاشانی، استاد حوزه و دانشگاه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حامد کاشانی
- تاریخ نشر: شنبه / ۳۰ تیر ۱۳۹۷