|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات

آگهی ترحیم؛ به علت مرگ ناگهانی

بازدید : ۶۶۲ بار
دسته بندی : اعتقادات ,
مرگ

در این عالم قوانین خیلی ساده ای حکمفرماست و به قدری باهم ارتباط دارد که تاثیرات شگرفی در هستی بر جای می گذارد.انسان هایی موفق هستند که آگاهی و شناخت لازم را نسبت به این قوانین داشته باشند پس هر کس داناتر است، در حقیقت توانمند تر و موفق تر است.

چوبی چند متری با قطری کم درون دیواره سدیه بتونی و استوار به هر علت عمدی یا سهوی جا مانده است این چوب به مرور زمان در یک فرایند طبیعی می پوسد و باعث می شود آب در درون این دیوار بتونی نفوذ کند و در مدت زمانی طولانی آبراهی به پشت سد باز کند و در نهایت با خوردگی دیواره بر قطر سوراخ و شکاف بیفزاید و موجبات شکستن سد را فراهم کند.
به نظر می رسد که این فروپاشی سد امری طبیعی و مرگ عادی بوده ولی هنگامی که مهندس سازه به سد می نگرد و بررسی می کند به مرگ زود هنگام سد اشاره می کند و آن را طبیعی و در عین حال غیر طبیعی می شمارد چون اگر این چوب چند متری وجود نداشت، عمری به مراتب بیشتر از این داشت ولی این مانع موجب شد تا عمر سد بسیار کوتاه تر از حد خود گردد.

مردم به سبب گناهان و ترک عبادت و تقوی الهی دچار مرگ زودرس می شوند و پیش از آن که مرگ محتوم و قطعی آنان برسد خودشان با دست های خود،گور خود را می کنند و از نعمت زندگی محروم می شوند. خدارند در آیات ٣و ٤ سوره نوح عبادت گریزی ، بی تقوایی و اطاعت نکردن از پیامبر الهی را موجب مرگ معرفی می کند.

سنت الهی

در این عالم قوانین خیلی ساده ای حکمفرماست و به قدری باهم ارتباط دارد که تاثیرات شگرفی در هستی بر جای می گذارد.انسان هایی موفق هستند که آگاهی و شناخت لازم را نسبت به این قوانین داشته باشند پس هر کس داناتر است، در حقیقت توانمند تر و موفق تر است.

حقیقت مرگ

مرگ از دست دادن یک حالت و بدست آوردن یک حالت دیگر است و مانند هر تحول دیگری فناء نسبی است. وقتی خاک تبدیل به گیاه می شود به معنایی مرگ او رخ می دهد ولی مرگ مطلق نیست. خاک شکل سابق و خواص پیشین خود را از دست داده و دیگر آن تجلی و ظهوری را که در صورت جمادی داشت ندارد، ولی اگر از یک حالت و وضع مرده است در وضع و حالت دیگری زندگی یافته است.
مرگ نیستی و نابودی نیست تحول و تطور است، منتهی دنیا و زندگی در عالم ماده مرحله ای از تکمیل و آمادگی است. همچنان که نطفه انسان فقط و فقط باید در رحم قرار گیرد تا به نهایت رشد و کمال جسمی خود برسد، روح و نفس برای نمایان ساختن و به فعلیت رسیدن استعدادها و قابلیت های خود باید در رحم دنیا جای گیرد. نمایان ساختن یک استعداد همان رشد و تکامل دادن آن است.
دنیا زمانی برای پرده برداشتن از رازهای موجود نیست بلکه برای فعلیت دادن به استعدادهای نهفته ای چون راز است. در اینجا پرده برداشتن، به ایجاد کردن است. مسیر دنیا و حیات و زندگی او صفات انسانی را از نهانگاه قوه و استعداد به صفحه فعلیت و کمال بیرون می آورد، پس دنیا پرورشگاه استعداد ها و دار التربیه انسان هاست و مرگ پایان زمان پرورش و تربیت.

زمان مرگ

در فرهنگ قرآنی مرگ به دو سبب اصلی اتفاق می افتد؛ مرگ هایی که به سبب پایان یافتن توان و ظرفیت جسمی بدن فرا می رسد مرگ طبیعی یا اجل مسمی است و مرگ هایی که به علت اتفاقات و رفتارهای آدمی رخ می دهد مرگ زودرس و ناگهانی یا اجل معلق می باشد.
مرگ زود هنگام یا مرگ ناگهانی به طور مستقیم ارتباط نزدیکی با رفتار انسان دارد.
اجل مسمی که از آن به اجل حتمی نیز یاد می شود همان اجل مکتوب است و غیر قابل تغییر تفسیر شده است. اجل معلق اجلی است که از جانب خداوند تغییر پذیر است و از آن جایی که این اجل ارتباط تنگاتنگی با اعمال و رفتار انسان دارد، باید از آن به عنوان  اجل زود هنگام یا مرگ ناگهانی یاد کرد.
اشتباه بزرگ همه این است که در صورت مرگ هر کسی در اطلاعیه ترحیم او چنین می نویسند (به علت مرگ ناگهانی) در حالی که فقط خدا عالم به غیب و اسرار نهان است که او با اجل مسمی از دنیا رفته یا اجل معلق...
هر انسانی اگر به طور طبیعی و به اجل مسمی از دنیا برود عمر بیشتری خواهد داشت ولی سنت الهی این است که به سبب رفتارهای این زمان از میان می رود وعمرش کوتاه شده و گرفتار مرگ می گردد و به بیان زیباتر فرصت طلایی رشد و تکامل را از دست می دهد و مانند میوه کال و نرسیده از بین می رود .

تاثیر اعمال در حیات و مرگ

اعمال و رفتار انسان رابطه و تاثیر مستقیمی با حیات و مرگ او دارند، به این ارتباط، رابطه علت و معلولی می گویند.قرآن کریم می فرماید: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (نحل /٩٧) 
دو عنصر مهم علت را در حیات طیبه، باور و عقیده و عمل صالح می داند و در جای دیگر برای عذاب و رنج، بی ایمانی و عمل ناصالح را علت اصلی دانسته است.
اینکه گناهان در جهان تکوین اثر می گذارند از آن روست که نظام هستی بر اساس اسباب و علل افریده شده است و هر کاری در جهان در امر دیگر جهان تأثیر می گذارد، همچنان که افزایش مصرف سوخت فسیلی از سوی انسان موجب افزایش گازهای گل خانه ای و آسیب دیدن لایه ازون در جو و افزایش گرما و مرگ و میر گیاهان و جانوران بسیارمی شود.

مرگ زود هنگام یا مرگ ناگهانی به طور مستقیم ارتباط نزدیکی با رفتار انسان دارد.
اجل مسمی که از آن به اجل حتمی نیز یاد می شود همان اجل مکتوب است و غیر قابل تغییر تفسیر شده است. اجل معلق اجلی است که از جانب خداوند تغییر پذیر است و از آن جایی که این اجل ارتباط تنگاتنگی با اعمال و رفتار انسان دارد، باید از آن به عنوان اجل زود هنگام یا مرگ ناگهانی یاد کرد.

گناهان مرگ افرین

مردم به سبب گناهان و ترک عبادت و تقوی الهی دچار مرگ زودرس می شوند و پیش از آن که مرگ محتوم و قطعی آنان برسد خودشان با دست های خود،گور خود را می کنند و از نعمت زندگی محروم می شوند. خدارند در آیات ٣و ٤ سوره نوح عبادت گریزی ، بی تقوایی و اطاعت نکردن از پیامبر الهی را موجب مرگ معرفی می کند.
به معنایی این امور سه گانه عمر را کوتاه کرده و مرگ را پیش می اندازد؛ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ: که خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید (۳)
یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۴) [تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [اجل] شما را تا وقتى معین به تاخیر اندازد اگر بدانید چون وقت مقرر خدا برسد تاخیر بر نخواهد داشت﴾
در آیه ١٠ سوره ابراهیم اعراض از دعوت الهی راموجب کاهش عمر دانسته، بالواقع مردم زمینه انزال عذاب الهی را با دوری از دعوت الهی فراهم کرده و زمینه بلایای طبیعی را مانند طوفان، سیل، قحطی و زمین لرزه را مساعد می کنند: قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿۱۰﴾
پیامبرانشان گفتند مگر درباره خدا پدید آورنده آسمان ها و زمین تردیدى هست او شما را دعوت مى کند تا پاره اى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینى شما را مهلت دهد. گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید مى خواهید ما را از آنچه پدرانمان مى پرستیدند باز دارید پس براى ما حجتى آشکار بیاورید.


منابع:
عدل الهی -شهید مرتضی مطهری
تفسیر المیزان-علامه محمدحسین طباطبایی
تفسیر نور-اقای قرائتی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • تاریخ نشر: پنجشنبه / ۱۳ مهر ۱۳۹۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی