|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات


اگر انسان راه ضلالت و گمراهى را انتخاب کرد، بدون شک عواقبى متناسب با آن خواهد داشت.

به عبارت دیگر هر کس راه فسق را پیش گیرد، خداوند او را در مسیر انحراف قرار مى‏دهد. «وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ»(بقره، 26) و هر کس راه خدا را پیش گیرد، هدایت مى‏شود. «وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ»(رعد، 27)، «یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ»(مائده، 16)، «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»(عنکبوت، 69)


 

در این مقاله دو مطلب چالش برانگیز قرآنی را به طور خلاصه بررسی خواهیم کرد، امید اینکه مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد:

1 ـ از ظاهر بعضى آیات، گمراه شدن انسان توسط خدا فهمیده مى‏شود، آیا چنین برداشتى صحیح است؟ مثلًا؛ «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ» یا «طبع اللّه» یا «یضلل اللّه» و «تذلّ من تشاء»؟

خیر؛ زیرا مگر مى‏شود خداوند این همه پیامبر و کتب آسمانى را براى هدایت انسان بفرستد؛ آنگاه خودش او را گمراهش کند؟!

بنابراین، معناى گمراه کردن خداوند این است که انسان با اختیار خودش راه انحرافى را انتخاب مى‏کند و خداوند کیفر او را بستن راه نجات و هدایت قرار مى‏دهد.

به یک مثال توجه کنید: سارقى وارد منزل مى‏شود و براى سرقت به زیر زمین مى‏رود؛ امّا صاحب خانه متوجه شده، در را روى او قفل مى‏کند و به پلیس خبر مى‏دهد. در اینجا صاحب خانه دزد را گرفتار و راه را بر او مى‏بندد؛ ولى این عمل، کیفر حرکت آزادانه خود سارق است.

آرى، انسان ابتدا خودش راه لجاجت و خلافکارى را پیش مى‏گیرد و خداوند او را در آن راه حبس مى‏کند. «وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ» (بقره، 26)، «یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ » (غافر،35)، «طَبَعَ اللّهُ عَلَیْهَا بِکُفْرِهِمْ» (نساء، 155) کسانى که با کمال جسارت به انبیاء مى‏گویند: خواه شما موعظه کنید یا موعظه نکنید، ما سخن شما را نمى‏پذیریم.

«سَوَاء عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُن مِّنَ الْوَاعِظِینَ» (شعراء، 136) در قیامت هم مى‏گویند: «سَوَاء عَلَیْنَآ أَجَزِعْنَا» (ابراهیم، 21) مگر مى‏شود باور کرد که خداوند این همه پیامبر را با کتب آسمانى بفرستد و سرانجام انسان مجبور به انحراف باشد.

آرى، اگر انسان راه ضلالت و گمراهى را انتخاب کرد، بدون شک عواقبى متناسب با آن خواهد داشت. چنانکه منافقان مى‏گویند: «إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِۆُونَ» (بقره، 14) ما اهل ایمان را مسخره‏ مى‏کنیم، خداوند مى‏فرماید: «اللّهُ یَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ» (بقره، 15)

اگر به نمایش گذاشتن، بر اساس رشد جامعه و ترساندن دشمنان و عزّت اسلام و مسلمانان باشد، کارى لازم و معقول است؛ ولى اگر این نمایش برخاسته از غرور و تکبّر خود و استضعاف و تحقیر دیگران باشد، منفى است

امام رضا علیه السلام مى‏فرماید: خداوند اهل مکر و خدعه و استهزا نیست؛ لیکن جزاى مکر و خدعه و استهزا را مى‏دهد.

کوتاه سخن آنکه هر کس راه فسق را پیش گیرد، خداوند او را در مسیر انحراف قرار مى‏دهد. « وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ» (بقره، 26) و هر کس راه خدا را پیش گیرد، هدایت مى‏شود. «وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ» (رعد، 37)، «یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ» (مائده، 16)، «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت، 69)

 

آیا به نمایش گذاشتن قدرت‏ها، هنرها و صنعت‏ها ازنظر قرآن جایگاهى دارد؟

اگر به نمایش گذاشتن، بر اساس رشد جامعه و ترساندن دشمنان و عزّت اسلام و مسلمانان باشد، کارى لازم و معقول است؛ ولى اگر این نمایش برخاسته از غرور و تکبّر خود و استضعاف و تحقیر دیگران باشد، منفى است.

به چند نمونه توجه کنید:

1. خداوند اطلاعاتى را به حضرت آدم آموخت و براى فرشتگان به نمایش گذاشت تا ظرفیت علمى آدم را بر آنان ثابت کند. «ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ » (بقره، 31)

2. حضرت سلیمان با آوردن تخت بلقیس- ملکه سرزمین سبأ- قدرت یاران خود را به نمایش گذاشت و نتیجه‏اش ایمان آوردن بلقیس بود.

معناى گمراه کردن خداوند این است که انسان با اختیار خودش راه انحرافى را انتخاب مى‏کند و خداوند کیفر او را بستن راه نجات و هدایت قرار مى‏دهد

3. حضرت موسى معجزه خود را در چاشتگاه روز عیدى در مرکز شهر به نمایش گذاشت و ساحران را به سجده واداشت.

4. پیامبر صلى الله علیه و آله براى فتح مکه مانورى از سپاه مسلمانان براى ابوسفیان و لشکریانش به نمایش گذاشت که سرانجام اهل مکه بدون خونریزى تسلیم شدند و نظام شرک برچیده شد.

امّا اگر نمایش بر اساس تکبّر خود و استضعاف دیگران باشد، جایز نیست. نظیر احضار ساحران از مناطق مختلف براى حفظ حکومت فرعون. «ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ» (یونس، 79)

فخرفروشى و مغرور شدن به کاخ و باغ و به نمایش گذاشتن آن، کار فرعونى است. «أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ» (زخرف، 51) نمایش قدرت و به رخ‏کشیدن ثروت و دارایى (همچون قارون) و هرگونه تشریفات، نهى شده و توبیخ در پى دارد.«فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ» (قصص، 79)

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی