سروده حضرت آیت الله موسوی (دامت توفیقاته) در وصف سفر اسارت اهل بیت (علیهم السلام)
|
دوباره هلال صفر از ســـــفر رسیــــد |
شگفتا به شام بلا کــــــاروان چه دیـــــد |
|
به دریای بی ساحل غم سفــر کنــد |
برای خدایـش مصیبت به جــــان خـریـــد |
|
گل و شمع و پروانه و باغبان چه شد |
که خیل ملـــک آه و افــغان ز دل کشیــد |
|
مگر آن غنچه سه ساله چه کرده بود |
که با پای خسته به دنبــــال ســــر دوید |
|
به کنج خرابه صدای پـــــــــدر زنــــــد |
که زینب دل شب صدایش به جان شنید |
|
بگفتا پدر جان کجـــایی فـــــدای تـــو |
از ایــن داغ ســـوزان فراتــر کسـی ندید |
|
ز کینـه به رویـــش شــرار ستـم زدند |
پرستـــوی جـــانش به ســـوی خدا پرید |
- تاریخ نشر: پنجشنبه / ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴
آخرین رویدادها:
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب







پیوندها

کلید واژه
موضوعات
بایگانی
حدیث تصادفی
خلاصه آمار
اعلانـات
