|مؤسسه تخصصی آل یاسین|

emailآخرین رویدادها:  
  • آثـار ماندگـار 6
  • آثـار ماندگـار 5
  • رونمایی از کتاب شهیده ولایت
  • آثـار ماندگــار 4
  • آثـار ماندگــار 3
  • آثـار ماندگــار 2
  • اســوه تاریخ
  • آثـار ماندگـــار 1
adsپیوندها
امام خمینی
امام خامنه ای
archiveبایگانی
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
adsاعلانـات

چرایی ماه های حرام

بازدید : ۶۳۰ بار
دسته بندی : پژوهش ,

با مرور روایات بر جای مانده از امام باقر و امام صادق (علیهما‌السلام) می‌توان دریافت که منبع اصلی این احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) است. از این رو این روایات در منابع اهل سنت نیز دیده می‌شود. بنابراین ماه رجب و روایات مرتبط با آن می‌تواند یکی از محورهای مشترک میان مذاهب اسلامی باشد. 
ماه رجب پیش از اسلام نیز دارای حرمت بوده است. پس از ظهور اسلام رجب ماه حرام قرار داده شد تا عمره کعبه بجای آورده شود. البته زیارت امام رضا (علیه‌السلام) در این ماه نیز حسنه عمره را دارد. این ماه دالان ورود به رمضان است.
پاسخ اجمالی:

۱. قانون‌گذار واقعی خداوند است و کسی جز او از چنین حقی برخوردار نیست، مگر کسانی که خداوند این حق را به آنان اعطاء نموده باشد.
۲. احکام تابع مصالح و مفاسدی هستند که بسیاری از آنها بر ما پوشیده است.1
۳. اگرچه زمان‌بندی‌های دیگر از سال منعی ندارد، ولی سال قمری مبنای تمام آموزه‌های اسلامی است.
۴. اگر تعیین ماه‌های حرام به مردم واگذار می شد، این ماه ها با توجه به عرف هر منطقه تغییر می‌یافت و عملاً دیگر فایده ای نداشت.
۵. حرام اعلام کردن هر ماه دلیل بر ارزشمندتر بودن آن از ماه های دیگر نیست، بلکه شاید دلایل دیگری داشته باشد.
از سوره مبارکه قدر و حدیث زیر و ادله دیگر استفاده می‌شود که ماه مبارک رمضان از ماه‌های دیگر حتی ماه‌های حرام فضیلت دارد، امّا با این حال جزو ماه‌های حرام نیست.
عباد بن صهیب نقل شده که محضر امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: خبر دهید مرا از ابوذر آیا او افضل است یا شما اهل بیت؟ حضرت فرمودند: اى ابن صهیب ماه‌هاى سال چند تا است؟ عرض کردم: دوازده تا. فرمودند: چند تا از این ماه‌ها، ماه حرام مى ‏باشد؟ گفتم: چهار ماه. فرمودند: آیا ماه رمضان داخل ماه‌هاى حرام است؟ گفتم: خیر. فرمودند: ماه رمضان افضل است یا ماه‌هاى حرام؟ گفتم: ماه رمضان افضل است....2
بر این اساس، قرار دادن یک یا چند ماه به عنوان ماه حرام در اختیار ما نیست، علاوه بر این اگر ماهی به عنوان ماه حرام مطرح نشد، این دلیلی بر بی‌اهمیتی و یا کم ارزشی آن نیست.
پاسخ تفصیلی:
إِنَّ عِدَّةَ الشهُّورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شهَرًا فىِ کِتَابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ مِنهْا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ  ذَالِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ  فَلَا تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ؛3 شمار ماه‏ها در نزد خدا، در کتاب خدا از آن روز که آسمانها و زمین را بیافریده، دوازده است. چهار ماه، ماه‏هاى حرامند. این است شیوه درست. در آن ماه‏ها بر خویشتن ستم مکنید.
 در جواب سوال شما قبل از هر چیز باید دقت کرد که بهره انسان از دانش بسیار اندک است.
وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً؛4 آنچه از علم به شما روزى شده بسیار اندک است.
و نقص شناخت انسان او را مضطر به دین داری نموده است. و با عدم غفلت از این مساله، بسیار روشن است که نمی توانیم دلیل احکام را بیابیم. عالم دارای اسرار بسیاری است و قسمت اعظم آن در دسترس دانش ما نیست (عالم غیب) و خبری از آن نداریم .
 و خداوند بنا بر مصالح و مفاسد احکامی را تشریع می کند، منطقه ای در اطراف کعبه را "حرم"  اعلام می کند و حرمت بیشتری برای آن قائل می شود. یا زمان خاصی را دارای حرمت بیشتری اعلام می کند. مثل ماه های حرام که احکام و جزئیات خاص خود را دارد. (رجب، محرم، ذیقعده و ذیحجه  ماه های حرام هستند.)
 و با توجه به پیوند شدید روح و جسم در انسان، زمان و مکان در او موثر واقع می شوند و مناسک با توجه به زمان و مکان بیان می شوند. مساله حج، روزه و جهاد و ... بعضی از این مناسک هستند. به عنوان مثال جنگ در این ماه ها حرام است:
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فیهِ قُلْ قِتالٌ فیهِ کَبیرٌ؛5 تو را از جنگ ‏کردن در ماه حرام مى ‏پرسند. بگو: جنگ‏ کردن در آن ماه گناهى بزرگ است.
"تحریم جنگ در این چهار ماه یکى از طرق پایان دادن به جنگهاى طویل المدة، و وسیله ‏اى براى دعوت به صلح و آرامش بود، زیرا هنگامى که جنگجویان چهار ماه از سال اسلحه را به زمین بگذارند و صداى چکاچک شمشیرها یا صفیر گلوله‏ ها خاموش شود و مجالى براى تفکر و اندیشه به وجود آید احتمال پایان یافتن جنگ بسیار زیاد است. همیشه ادامه یک کار با شروع مجدد آن پس از خاموشى تفاوت دارد و دومى به مراتب مشکل تر است، فراموش نمى ‏کنیم که در دوران جنگ هاى بیست ‏ساله ویتنام چه اندازه زحمت مى‏ کشیدند تا یک آتش بس بیست و چهار ساعته در آغازسال نو مسیحى یا مانند آن به وجود آورند، ولى اسلام براى پیروان خود در هر سال یک آتش بس چهارماهه اعلام میدارد و این خود نشانه روح صلح‏ طلبى اسلام است."6
مساله ماه های حرام بسیار با سابقه است. که حداقل از زمان حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) بوده است. قبل از اسلام، مردم جاهل، تغییراتی در این حکم الهی ایجاد می کردند:
إِنَّمَا النَّسی‏ءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ؛7 به تأخیرافکندن ماه‏هاى حرام، افزونى در کفر است و موجب گمراهى کافران. آنان یک سال آن ماه را حلال مى ‏شمردند و یک سال حرام، تا با آن شمار که خدا حرام کرده است توافق یابند. پس آنچه را که خدا حرام کرده حلال مى‏شمارند. کردار ناپسندشان در نظرشان آراسته گردید.
و خود این حکم (حرمت ماه های چهارگانه) می تواند دارای بطونی باشد، که یکی از آن ها را بریتان نقل می کنم:
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: اى أبا حمزه! روشن‏ترین و آشکارترین برهان (امامت ائمه دوازده‏ گانه) براى کسى که خداى تعالى او را هدایت فرموده گفتار اوست. در قرآن مجید که فرموده: «به درستى که عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است روزى که آفرید آسمانها و زمینها را، از آنها چهار ماه حرام است، این است دین استوار، پس ستم نکنید در آنها بر خویشتن؟»  و شناسایى ماهها مانند محرم و صفر و ربیع و ماههاى پس از آن و همچنین ماههاى حرام: رجب و ذى قعدة و ذى حجة و محرم دین محکم خدا نیست چون یهود و نصارى و مجوس و سایر ملتها و همه مخالف و موافق (مذهب) این ماهها را مى ‏شناسند، و اسامى آنها را شماره مى ‏کنند؛ بلکه آنها امامان و سرپرستان دین خدایند، و مراد از ماههاى حرام (در آیه شریفه) امیر المؤمنین علیه السّلام است که نام او از نام «على» که نام خدا است جدا شده و مشتقّ است، همان طور که نام محمد صلّى اللَّه علیه و آله از نام «محمود» خدا مشتقّ است، و دیگر سه فرزند آن حضرت که نامهاى آنها على است: على بن الحسین (زین العابدین) و على بن موسى (الرضا) و على بن محمد (هادى) و به احترام آن حضرت این نام (على) از نام خدا جدا شده و مشتقّ است.؛8
پی نوشت:
[2]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏1، ص 177، داورى، قم، چاپ اول.
[3]. توبه آیه ۳۶.
[4]. اسراء آیه ۸۵.
[5]. بقره آیه ۲۱۷.
[6]. تفسیر نمونه، ج‏۷، ص: ۴۰۹.
[7]. توبه آیه ۳۷.
[8]. الإنصاف فى النص على الأئمة ع ص ۷۳.
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • تاریخ نشر: دوشنبه / ۳۱ فروردين ۱۳۹۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پشتیبانی