
استاد حسنزاده در مورد مُثُل الهیّه (مثل افلاطونی) میفرماید: «أنّ المُثُل موضوعاتٌ حقیقیّة للعلوم أی صور علمیّة حققة للأشیاء کما یعتنی و یهتمّ بها فی البحث عن الوجود الظّلّی الذّهنی، و فی البحث عن اتّحاد عاقل بمعقوله، و لا یتمّ البحثا الاّ بنیل ما هو مکتومٌ فی المُثُل الإلهیّة» (شرح المنظومة سبزواری، نشر ناب، ج 3 ص 704، پاورقی شمارۀ 5 از غرر 91). اینجا 2 مدّعا وجود دارد: یکی اینکه مبحث وجود ذهنی مبتنی بر مثل الهیّه است، و دیگر اینکه مبحث اتّحاد عاقل و معقول نیز چنین است. هر کدام از این دو مبحث چگونه با مثل الهیّه مربوط میشوند، و از چه رو است که برای تمام بودن این دو مبحث نیاز به مثل الهیّه است؟