
عرفان به دو شاخه نظری و عملی تقسیم می شود. مباحث هر دو شاخه با شناخت نفس ارتباط تنگاتنگ دارند. چون از یک سو در عرفان نظری بحث از شهود حق است و از سوی دیگر نفس کاملترین مظهر حق است و شهود حق تنها با شناخت نفس و پاکسازی آن از عیوب و نزدیکی آن به حضرت حق حاصل می شود.
مهجوریت قرآن
قرآن، کلام حق، اعجاز حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و سرمایه معنوی مسلمانان است و همانگونه که امام خمینی؛ فرمود: «اگر قرآن نبود، باب معرفة اللّه بسته بود الی الابد.»
اینکه آیا معرفت الهی ممکن هست یا نیست و یا اصلاً ما باید دنبال این بحث باشیم یا نه، نظرهای مختلفی وجود دارد که از میان آنها سه نظر برجسته تر بوده و بیشتر مدنظر است.در این فرصت به بررسی وپیامدهای آن می پردازیم.
عده ای معتقدند انسان هر چه باشد و در هر سطحی باشد فکر وعقلش محدود است ، در حالی که ذات خداوند وصفات خداوند که عین ذات اوست نامحدود است و محدود نمی تواند درباره نامحدود فکر بکند.
عبدالعظیم (علیه السلام) فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد. پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس.
ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (علیه السّلام) در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم (علیه السّلام)، امام رضا (علیه السّلام)، امام محمّدتقی (علیه السّلام) و امام علیّ النّقی (علیه السّلام) مقارن بوده، و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است.
این فرزند حضرت پیامبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم)، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) است به حسنی شهرت یافته است.
حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیه السّلام) از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (علیهم السّلام) و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت (علیهم السّلام) و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشت.