
تغییر سرنوشت کشور با اقتصاد مقاومتی
اگر بخواهیم اقتصاد کشور را از وضعیت موجود نجات داده و به مسیر اصلیش برگردانیم، باید با جدیت و برنامه ریزی مناسب حرکت کنیم. در این صورت است که سرنوشت اقتصادی کشور را تغییر داده و به سمت پیشرفت اقتصادی رهنمون می شویم. «اَنَ اللهَ لَم یَکُ مُغَیِراً نَعمهٌ اَنعَمَها عَلی قَومٍ حَتی یُغَیِرُوا ما بِاَنفُسِهِم[انفال/۵۳]همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان آن را تغییر دهند».
با جنبش تنباکو، پایه های حکومت استبدادی ناصرالدین به لرزه درآمد و هیبت دولت مطلقه شکست. روشنفکران و عالمان دینی به صورت غیررسمی ائتلاف نمودند و مردم وارد عرصه تحولات سیاسی و اجتماعی شدند.
با مرگ ناصرالدین شاه و آغاز حکومت مظفرالدین شاه که مردی نرم خو بود، نسیم آزادی وزیدن گرفت و تکاپوی عالمان دینی و روشنفکران بیشتر شد. زمینه های انقلاب از هر جهت فراهم بود؛ چوب زدن به پای بازرگانان تهران، به دلیل گران شدن قند توسط علاءالدوله حاکم تهران، بهانه ای بود تا عقده های فروخفته عالمان دینی، روشنفکران و مردم، از حکومت قاجاریه سر باز کند و به قول آیت الله طباطبایی، حال که کار به این جا رسید، کار را یکسره و تمام نمایند و آنچه سه ماه دیگر در پی انجام اش بودند، به جلو بایندازند.
روز های قبل و بعد از قیام 15 خرداد نقاط عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است از ماجرای دفن پیکرهای نیمه جان تا اعدام طیب حاج رضایی.
پانزدهم خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی است که به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از کشورشان برچینند.
در خرداد 42، برابر با محرم 1383 ق، امام خمینی در سخنرانی تاریخی خود در مدرسهی فیضیه، با تحلیل اوضاع کشور و سیاستهای رژیم و با مقایسهی شاه و یزید و افشای ماهیت برنامههای اسراییل و بهاییان در ایران و تشویق مردم به مقابله و مقاومت در مقابل سلطهی آمریکا و دفاع از اسلام و روحانیت، در واقع تصور براندازی رژیم را ایجاد و وضعیت جدیدی در فضای سیاسی کشور شکل گرفت.
یکى از مهمترین و رایج ترین شیوه هاى سنجش و ارزیابى آثار و نتایج انقلاب اسلامى مقایسه با قبل از انقلاب مىباشد. این ملاک اهمیت و کاربرد فوق العاده اى دارد.
یک نکته مهم آن است که اصلى ترین علت وقوع انقلاب نارضایتى وسیع و عمیق عمومى از ساختار و عملکرد نظام شاه بود. مردم و رهبران بوسیله انقلاب اسلامى آن وضعیت را به امید دست یافتن به یک وضع مطلوب طرد و نفى کردند. اینک اگر ثابت نشود که بوسیله انقلاب، در راستاى تحقق وضع مطلوب هستیم و تا کنون نتایج قابل قبولى بدست آوردهایم، فلسفه وجودى انقلاب و جاذبیت و نافعیت آن مورد سؤال و تردید قرار مى گیرد.